علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

روزنامه نگاری و مقالات فرهنگی و هنری، سروده‌ها، درد دل‌ها و مصاحبه‌ها

  • ۰
  • ۰

 اجرای خصوصی (بدون تمرین و کاملاً بداهه) 

علی شیرازی به همراه ساز مسعود نجفی

آواز: علی شیرازی

سنتور: مسعود نجفی

دستگاه: همایون

تصنیف: خسته‌دلان

اول بهمن 1395

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰





علی شیرازی در گفتگو با روزنامه صبا: 
موسیقی ما بزرگ‌ترین گنجینه ملودیک جهان است

به گزارش روزنامه صبا علی شیرازی خواننده و آوازپژوه در یک سخنرانی که در فرهنگسرای ولا و با موضوع ریتم در آواز برگزار شد، به ارائه یافته‌‌هایش از پژوهشی درخصوص ریتم در آواز ایرانی پرداخت. او هر جا که لازم بود در بیان این مبحث فنی و تئوریک آوازی گوشه‌هایی را هم برای حاضران اجرا می‌کرد و حسین مختاری؛ نوازنده ویولون هم شیرازی را در اجرای این قطعات آوازی همراهی می‌کرد. ریتم (ضرباهنگ) در آواز ایرانی مبحثی مغفول مانده بوده است و به‌لحاظ نظری کمتر به آن پرداخته شده است و شیرازی با درک این خلأ، این سخنرانی را ترتیب داد تا از این رهگذر توجه خود و مخاطبان موسیقی ایرانی را به این مبحث مهم در آواز و آموزش آواز ایرانی معطوف کند. در ادامه توضیحات بیشتر شیرازی را در این باره می‌خوانید. 


منظور دقیقتان از ریتم در آواز چیست؟ چون ما بیشتر با ریتم در تصانیف و دیگر قطعات موزون سر و کار داشته‌ایم و نه آواز. 
بسیاری از شنوندگان عام موسیقی و آواز ایرانی از وجود عنصر ریتم در آواز به کلی بی‌خبرند. هرچند شنوندگان جدی و پیگیر آواز به‌همراه کسانی که دستی بر هنر آواز یا موسیقی ملی دارند بر بسیاری از دقایق و ظرایف این هنر از جمله ریتم و ضرباهنگ اشراف دارند. حتی حرف‌زدن ما فارس‌زبان‌ها نیز دارای ریتم خاصی است که من ترجیح می‌دهم این ریتم را ترکیبی و بسته به احساس و مقصود گوینده و حس‌وحال و عواطفش در حال بیان هر جمله و عبارت دارای ریتم متغیر بنامم. ریتم در آواز، موضوعی است که بیش از پیش باید توسط استادان، مدرسان رشته و اهل فن در آن دقت شود. همچنان که ردیف موسیقی ما وسیع‌ترین و بزرگ‌ترین گنجینه ملودیک جهان است و متاسفانه قدر آن را خود ما نمی‌دانیم که باید بیش از همه بدانیم. 


تا چه میزان بر مباحث تئوریک ریتم‌شناسی در آواز ایرانی پژوهش و فعالیت صورت گرفته است؟ 
ما یکی از غنی‌ترین گنجینه‌های موسیقایی و آوازی را داریم که همانا ردیف دستگاه‌های موسیقی است، اما شوربختانه به‌شدت از نظر تئوریک در مضیقه‌ایم و در این زمینه به کم‌کاری نهادینه مبتلا هستیم. این فقر تئوریک باعث شده تا به‌محض این‌که یک هنرجوی باهوش پرسشی مهم و اساسی را مثلا در زمینه متر آواز، سرعت اجرای تحریر یا ریتم در آواز از استاد و مدرسی بپرسد، معمولا با پاسخ‌هایی کلی و مبهم از قبیل این‌که باید در خود این گوشه یا آن دستگاه دقت کنید تا متوجه مطلب بشوید، روبه‌رو می‌شود. علتش هم این است که در شیوه آموزش سینه به سینه معمولا به تکرار مو‌به‌مو و درست هر مطلب رضایت داده می‌شود، وگرنه در هر بخش از ردیف‌سازی و آوازی ما، ده‌ها مطلب مهم و کارگشا نهفته است. همین فقر تئوریک باعث شده تا مدرسان خیلی چیزها را به گذشت زمان واگذار کنند و مدام به شاگرد بگویند، فلان مطلب مثلا تا دو سه سال دیگر خود‌به‌خود دستتان می‌آید و بر آن مسلط خواهید شد. البته هیچ‌کس منکر زحمت‌های استادان و مدرسانی نیست که این‌چنین در شرایط سخت روزگار ما به امر مهم و حیاتی آموزش مشغولند، ولی از یک جایی باید به فکر چاره برای این فقر تئوریک آوازی باشیم. 

تفاوت ریتم در آواز با سایر فرم‌ها و قطعات چیست؟ 
ریتم آواز همان ضرباهنگ اجرای کلام ملودیک و تحریر در هنر آوازخوانی است. باید گفت آواز هم مثل بسیاری از قطعه‌های موسیقایی ریتم دارد، منتها این ریتم آنگونه که خیلی‌ها تصور می‌کنند نیست.

چه عواملی در آواز ایرانی بر ریتم و سرعت، کندی و کیفیت آن تاثیر می‌گذارند؟ 
آواز در واقع بسیار متاثر از وزن شعر در حال خواندن است. حتی وزن تحریرها نیز تابعی از وزن عروضی شعر است و البته هر خواننده‌ای به فراخور دانش، توان، تکنیک و بافت و قدرت حنجره‌اش به‌گونه‌ای به تلفیق وزن شعر با ریتم آواز در حال اجرای خود می‌اندیشد. همین‌گونه است که شیوه‌ها و سبک‌های آوازی شکل می‌گیرند و اصلا مکاتب آوازی قوام پیدا می‌کنند. البته اگر به وجود مکتب در هنر آواز قائل باشیم که در این بحث نمی‌گنجد. باید در نظر داشت ریتم آواز هر چند به‌شدت تحت‌تاثیر وزن شعری قرار دارد اما مترونوم اجرای همین ریتم در فراز و فرودهای گوشه‌های مختلف هر دستگاه یا مایه متفاوت است. مثلا در گوشه‌های اوج که معمولا به ذات، در اوج صدای خوانندگان اجرا می‌شوند –مگر آن‌که درآمد از جایی شروع شده باشد که خواننده توان عزیمت تا اوج را در جای اصلی و واقعی آن گام نداشته باشد– به‌طور کلی ریتم اجرای آواز در اوج سرعت می‌گیرد. همچنین در هنگام فرود نیز نوعی لختی توام با وقار و متانت در ریتم دیده می‌شود. این سنگینی ریتم آن‌قدر مشهود است که شنونده خودبه‌خود متوجه است که در لحظه‌های پایانی آواز قرار دارد. جاهایی از آواز هم هست که تحت تاثیر مضمون شعری باید مثلا با ریتم تندتری نسبت به بقیه ابیات یا مصراع‌ها اجرا شود. برای مثال وقتی داریم یک‌بیت را با حال‌وهوای شاد می‌خوانیم طبیعی است که نباید آن‌را کند و توام با رخوت و سستی اجرا کنیم. البته این مقوله بیشتر از جنس مترونوم اجرای آن قسمت است و سرعت اجرایش را دربرمی‌گیرد تا ریتم خواندن آن‌را. به‌هر حال همه این موارد را باید در بررسی ریتم آواز در نظر گرفت. استادان و مدرسان گرامی آواز باید بیش از این‌ها به این مقوله توجه کنند تا بتوانیم فرهنگ آوازی غنی‌تری را در دسترس همگان قرار دهیم. 

آیا متغیرهای دیگری هم در این زمینه نقش ایفا می‌کنند؟ 
بله؛ حتی احساسات و عواطف و وضع و حال فعلی یک آوازخوان و این‌که اکنون در چه عوالمی سیر می‌کند، بر ریتم آوازش و این‌که چه حس و حالی از آن برخواهد آمد سخت موثر است. این‌گونه است که هر خواننده خوب، مسلط و خلاق تقریبا نمی‌تواند یک آواز به‌خصوص را دو بار به‌صورت صددرصد شبیه به هم اجرا کند. حال خواننده هربار در کیفیت و نحوه ریتم‌سازی و ریتم‌دهی آوازش موثر و دخیل است. 

چه می‌شود کرد تا آواز ایرانی در میان مخاطبان عام‌تر فراگیرتر شود؟ 
پرنده آواز ما با دو بال کلام و تحریر که در قالب‌های ملودیک ردیف دستگاهی‌مان با هم آمیزش پیدا می‌کنند به پرواز درمی‌آید. پرسش مهم این است که چرا یک شنونده عام و غیرمتخصص هم گاهی از یک آواز قوام‌یافته خوشش می‌آید و با آن ارتباط برقرار می‌کند. باید گفت که همواره انسجام آثار هنری خوب و برتر برای مخاطب عام نیز ملموس است. هرچند شاید آوازهای عامه‌پسند بیشتر به مذاق چنین گروهی از مخاطبان خوش بیاید. 
 (تهیه و تنظیم از: سهند آدم‌عارف)

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

گزارش نشست ریتم در آواز ایرانی

فرهنگ > هنر - همشهری‌آنلاین:
 «ریتم در آواز ایرانی» عنوان سخنرانی‌ای بود که پنجشنبه شب در تالار ابوالفتوح رازی در فرهنگسرای ولا توسط علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه) با حضور جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر موسیقی برگزار شد.

به گزارش همشهری‌آنلاین شیرازی در ابتدای بحث ضمن معرفی و توضیح درباره موضوع سخنرانی گفت: «در حالی که بسیاری از شنوندگان عام موسیقی و آواز ایرانی از وجود عنصر ریتم در آواز به کلی بی‌خبرند. شنوندگان جدی و پیگیر آواز به همراه کسانی که دستی بر هنر آواز یا موسیقی ملی دارند بر بسیاری از دقایق و ظرایف این هنر از جمله ریتم و ضرباهنگ اشراف دارند.»

وی  با اشاره به اینکه حرف زدن ما فارسی زبان‌ها نیز دارای ریتم خاصی است گفت:« من ترجیح می‌دهم این ریتم را ترکیبی و بسته به احساس و مقصود گوینده و حس و حال و عواطفش در حال بیان هر جمله و عبارت دارای ریتم متغیر بنامم.» 
شیرازی در ادامه کوشید تعریفی از ریتم به دست دهد و گفت: «ریتم همان ضرباهنگ اجرای هر قطعه موسیقایی از جمله آواز است که البته در خصوص تصنیف و چهارمضراب و قطعات ضربی این ریتم برای همه شنوندگان از جمله شنونده غیرمتخصص واضح و کاملاً آشکار است اما ریتم آواز را ترجیح می‌دهم برای شنونده عام دارای ریتم ناواضح بنامم که درک آن بالطبع دقت بیشتری می‌طلبد.»
شیرازی که در تمام طول سخنرانی صحبت‌هایش را با مثال‌های آوازی از طریق خواندن همراه کرده بود لابلای این مباحث تئوریک با ویولون حسین مختاری در تکمیل این نکات، هربار گوشه‌ای از مایه بیات ترک را با مطلع شعری «تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی...» سروده زنده‌یاد رهی معیری اجرا می‌کرد.
 او ریتم آواز را در ارتباط مستقیم با وزن عروضی شعر دانست و یادآور شد: «البته اینگونه نیست که آوازخوان کاملاً دست و پا بسته وزن شعر باشد. اصلاً تفاوت شیوه‌های آواز از همین تفاوت نگاه به ریتم و نوع تلفیق شعر و موسیقی و جنس تحریر و سایر مؤلفه‌ها می‌آید.» 
کارشناس مجری مجموعه برنامه‌های آیین آوز  سپس با برشمردن عواملی از قبیل قدرت صدا و توان و انعطاف حنجره به همراه ذوق، دانش، تکنیک، عواطف و حس و حال موجود در آواز هر خواننده موسیقی ایرانی، ریتم آوازهای او را هم تحت تأثیر این عوامل دانست و گفت: «حتی احساسات و عواطف و وضع و حال فعلی یک آوازخوان و اینکه اکنون در چه عوالمی سیر می‌کند، بر ریتم آوازش و اینکه چه حس و حالی از آن برخواهد آمد سخت مؤثر است. اینگونه است که هر خواننده خوب، مسلط و خلاق تقریباً نمی‌تواند یک آواز بخصوص را دو بار به‌ صورت صددرصد شبیه به هم اجرا کند. حال خواننده هربار در کیفیت و نحوه ریتم‌سازی و ریتم‌دهیِ آوازش مؤثر و دخیل است.»

او در ادامه با اجرای «فیلی» و «شکسته» که جزو گوشه‌های اوج در مایه بیات ترک به شمار می‌روند توضیح داد: «گوشه‌های اوج در تمام مایه‌ها و دستگاه‌های آوازی ریتم سریعتری نسبت به گوشه‌هایی که معمولاً در قسمت بم یا صدای میان خودشان اجرا می‌شوند دارند. این، تقریباً جزو ذات ریتم این بخش‌هاست. شاید یکی از عوامل جذابیت قسمت‌های اوج هم علاوه بر اینکه کار خوانندگانی با صداهای پروسعت در این قسمت بهتر و شنیدنی‌تر به نظر می‌رسد همین سرعت اجرای آن‌ باشد. همچنان که نوعی وقار و طمأنینه در سرعت اجرای گوشه‌های بم به ویژه در زمان فرود خواننده دیده می‌شود.» 
شیرازی سپس همین صحبت‌ها را با اجرای فرود در بیات ترک به شکل عملی نشان داد و صحبت‌هایش را اینگونه جمع‌بندی کرد: «امیدوارم این شیوه ارائه مباحث تئوریک آوازی همراه با اجرا و مثال‌های عینی در آواز از طریق بیان نکته همراه با خواندن و ارائه مثالی همان مطلب به شیوه‌ای فراگیر توسط استادان فن در برنامه‌های رسمی رواج پیدا کند تا بالاخره پس از این همه مدت، ما شاهد گنجینه تئوریک خوبی در هنر آواز بشویم. به نظرم اسباب همه گونه فراهم است و فقط همت و پشتکار لازم است تا ما بتوانیم بر فقر تئوریک در زمینه گنجینه غنی آوازی‌مان چیره شویم.»

امید داورزنی (آهنگساز و نوازنده سنتور)، علیرضا عابدی (آوازخوان)، حمید داورزنی (تمبک‌نواز)، شفیع شجاعی ادیب (حافظ پژوه و مولوی پژوه)، مرتضی شفیع (آهنگساز و نوازنده)، عباس معینی (سنتورنواز) و علیرضا قدیری (خواننده و نوازنده سه‌تار) از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.

 http://www.hamshahrionline.ir/details/360960

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

"ریتم در آواز ایرانی" برای اولین بار مورد بحث قرار گرفت

آرتنا: در تالار ابوالفتوح رازی در فرهنگسرای ولا موضوعی نو توسط علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه) با حضور جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر موسیقی برگزار شد.

zoom
 

 

به گزارش واحد موسیقی «آرتنا»، عنوان سخنرانی‌ای بود که پنجشنبه شب در تالار ابوالفتوح رازی در فرهنگسرای ولا توسط علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه) با حضور جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر موسیقی برگزار شد. شیرازی در ابتدای بحث ضمن معرفی و توضیح درباره موضوع سخنرانی گفت: «امشب می‌خواهم درباره ضرباهنگ اجرای آواز یا همان ریتم آواز صحبت کنم. در حالی که بسیاری از شنوندگان عام موسیقی و آواز ایرانی از وجود عنصر ریتم در آواز به کلی بی خبرند. هرچند شنوندگان جدی و پیگیر آواز به همراه کسانی که دستی بر هنر آواز یا موسیقی ملی دارند بر بسیاری از دقایق و ظرایف این هنر از جمله ریتم و ضرباهنگ اشراف دارند.»

وی افزود: «حتی حرف زدن ما فارس زبان‌ها نیز دارای ریتم خاصی است که من ترجیح می‌دهم این ریتم را ترکیبی و بسته به احساس و مقصود گوینده و حس و حال و عواطفش در حال بیان هر جمله و عبارت دارای ریتم متغیر بنامم.» شیرازی در ادامه کوشید تعریفی از ریتم به دست دهد و گفت: «ریتم همان ضرباهنگ اجرای هر قطعه موسیقایی از جمله آواز است که البته در خصوص تصنیف و چهارمضراب و قطعات ضربی این ریتم برای همه شنوندگان از جمله شنونده غیرمتخصص واضح و کاملاً آشکار است اما ریتم آواز را ترجیح می‌دهم برای شنونده عام دارای ریتم ناواضح بنامم که درک آن بالطبع دقت بیشتری می‌طلبد.»

شیرازی که در تمام طول سخنرانی صحبت‌هایش را با مثال‌های آوازی از طریق خواندن همراه کرده بود لابلای این مباحث تئوریک با ویولون حسین مختاری در تکمیل این نکات، هربار گوشه‌ای از مایه بیات ترک را با مطلع شعری «تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی...» سروده زنده‌یاد رهی معیری اجرا می‌کرد. او ریتم آواز را در ارتباط مستقیم با وزن عروضی شعر دانست و یادآور شد: «البته اینگونه نیست که آوازخوان کاملاً دست و پا بسته وزن شعر باشد. اصلاً تفاوت شیوه‌های آواز از همین تفاوت نگاه به ریتم و نوع تلفیق شعر و موسیقی و جنس تحریر و سایر مؤلفه‌ها می‌آید.»

این آوازخوان سپس با برشمردن عواملی از قبیل قدرت صدا و توان و انعطاف حنجره هر خواننده به همراه ذوق، دانش، تکنیک، عواطف و حس و حال موجود در آواز هر خواننده موسیقی ایرانی، ریتم آوازهای او را هم تحت تأثیر این عوامل دانست و گفت: «حتی احساسات و عواطف و وضع و حال فعلی یک آوازخوان و اینکه اکنون در چه عوالمی سیر می‌کند، بر ریتم آوازش و اینکه چه حس و حالی از آن برخواهد آمد سخت مؤثر است. اینگونه است که هر خواننده خوب، مسلط و خلاق تقریباً نمی‌تواند یک آواز بخصوص را دو بار به‌ صورت صددرصد شبیه به هم اجرا کند. حال خواننده هربار در کیفیت و نحوه ریتم‌سازی و ریتم‌دهیِ آوازش مؤثر و دخیل است.»

او در ادامه با اجرای «فیلی» و «شکسته» که جزو گوشه‌های اوج در مایه بیات ترک به شمار می‌روند توضیح داد: «گوشه‌های اوج در تمام مایه‌ها و دستگاه‌های آوازی ریتم سریعتری نسبت به گوشه‌هایی که معمولاً در قسمت بم یا صدای میان خودشان اجرا می‌شوند دارند. این، تقریباً جزو ذات ریتم این بخش‌هاست. شاید یکی از عوامل جذابیت قسمت‌های اوج هم علاوه بر اینکه کار خوانندگانی با صداهای پروسعت در این قسمت بهتر و شنیدنی‌تر به نظر می‌رسد همین سرعت اجرای آن‌ باشد. همچنان که نوعی وقار در سرعت اجرای گوشه‌های بم به ویژه در زمان فرود خواننده دیده می‌شود.» شیرازی سپس همین صحبت‌ها را با اجرای فرود در بیات ترک به شکل عملی نشان داد و صحبت‌هایش را اینگونه جمع‌بندی کرد: «امیدوارم این شیوه ارائه مباحث تئوریک آوازی همراه با اجرا و مثال‌های عینی در آواز از طریق بیان نکته همراه با خواندن و ارائه مثالی همان مطلب به شیوه‌ای فراگیر توسط استادان فن در برنامه‌های رسمی رواج پیدا کند تا بالاخره پس از این همه مدت، ما شاهد گنجینه تئوریک خوبی در هنر آواز بشویم. به نظرم اسباب همه گونه فراهم است و فقط همت و پشتکار لازم است تا ما بتوانیم بر فقر تئوریک در زمینه گنجینه غنی آوازی‌مان چیره شویم.»

می توان گفت که تقریبا برای اولین بار  علی شیرازی مباحث مذکور را برای ارتقاء سطح آواز مورد پژوهش قرار داده است.

امید داورزنی (آهنگساز و نوازنده سنتور)، علیرضا عابدی (آوازخوان)، حمید داورزنی (تمبک‌نواز)، شفیع شجاعی ادیب (حافظ پژوه و مولوی پژوه)، مرتضی شفیع (آهنگساز و نوازنده)، عباس معینی (سنتورنواز) و علیرضا قدیری (خواننده و نوازنده سه‌تار) از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.

فردین علائی

http://www.artna.org/fa/news/view/53791

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

«ریتم در آواز ایرانی» بررسی می‌شود

«ریتم در آواز ایرانی» بررسی می‌شود

«ریتم در آواز ایرانی» عصر پنجشنبه در فرهنگسرای ولا بررسی می‌شود.

به گزارش ایلنا؛ علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه)، عصر پنجشنبه ۱۴ بهمن از ساعت ۱۵:۳۰ در تالار ابوالفتوح رازی فرهنگسرای ولا برخی کلیات و جزئیات ریتم در آواز ایرانی را بررسی می‌کند.

«ریتم در آواز ایرانی»؛ بسیاری از کسانی که با موضوع این سخنرانی روبرو شوند، ممکن است از خود بپرسند مگر آواز ایرانی هم ریتم دارد؟ پاسخ، آری است و البته تمامی مخاطبان خاص یا متخصص هنر ملی آواز این پاسخ را به‌درستی می‌دانند.

http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/453951-%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

«شب بیات ترک» در نشست «آیین آواز»

آیین آواز

پنجمین نشست ماهیانه و تخصصی‌ - آموزشی «آیین آواز» در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی این برنامه، چند نفر از شاگردان محسن کرامتی (خواننده، ردیف‌دان و مدرس) در این نشست معرفی شدند. در ابتدا نیز علی شیرازی - کارشناس مجری برنامه - با تشکر از حمیدرضا نوربخش - رییس خانه موسیقی - که در نشست حاضر شده بود، از او خواست تا در جایگاه مخصوص بحث فنی و تئوریک قرار گیرد.

شیرازی همچنین با ارائه توضیح مختصری درباره «نقش و کیفیت تنوع آوایی» از مهمان برنامه خواست تا توضیح‌های بیشتری در این‌باره بدهند.

نوربخش نیز در این نشست گفت: محسن کرامتی، رفعتی، جهاندار و شفیعی، چکیده و عصاره هنر آواز هستند و هریک بیش از چهار دهه در این عرضه زحمت کشیده‌اند.

او با ورود به مبحث اصلی، اظهار کرد: اصل و اساس در هنر موسیقی ملی ما، جمله و ملودی و در مرحله بعد، همه ارزش موسیقایی کار یک هنرمند به جمله‌پردازی‌های او است. در مرحله بعدی هم تزئینات و رنگ و لعاب‌هاست که به کمک موسیقیدان می‌آید و به کارش جلوه می‌بخشد. ابتدا باید یک اسکلت داشته باشیم تا اصل بنا شکل بگیرد و بعد از رخ نمودن بنا می‌توانیم درباره تزئین و رنگ‌آمیزی صحبت کنیم. در واقع همه اهمیت یک هنرمند در موسیقی ملی ما به قدرت خلاقه او در ساختن جمله‌های موسیقایی است و به چنین کسی می‌توانیم لفظ استاد را اطلاق کنیم، یعنی کسی که قدرت بداهه‌پردازی و خلق در لحظه داشته باشد.

شیرازی نیز با آوردن مثال‌ها و یاد کردن از بزرگانی مانند ادیب خوانساری، تاج اصفهانی، بنان، اقبال آذر، طاهرزاده، قمر و اشاره به قطعه آواز مثنوی بیات ترک اثر مظفر شفیعی که از طریق بلندگوی سالن پخش شد، برخی تفاوت‌ها و گوناگونی در تنوع آوایی و رنگ‌آمیزی تحریر را در کار بزرگان آواز مورد اشاره قرار داد.

نوربخش هم در ادامه، ضمن اشاره به برخی مثال‌های آوازی که خودش اجرا کرد، این تفاوت‌ها را بررسی کرد. این بخش با اجرای آوازی در سه‌گاه توسط نوربخش به پایان رسید.

محمود حشمت، نخستین خواننده برنامه، از میان شاگردان کرامتی، آوازش را در مایه بیات ترک خواند و در ادامه ضمن ورود به کرد بیات (از گوشه‌های مشهوری که خودش پتانسیل اجرای یک آواز مفصل را هم دارد) دوباره به مایه اولیه برگشت. صدای جاندار حشمت را که قدری هم سرماخورده به‌نظر می‌رسید، یحیی علوی (سنتور) و یوحنا علوی (تمبک) همراهی کردند.

آواز داود پایروند، خواننده بعدی را که در دستگاه چهارگاه خواند، بابک موحدی با تار همراهی کرد. صدای پایروند هم جاندار، پرحجم و تا حدی روان نشان داد.

شیرازی پس از اجرای این خواننده گفت: اجرای دستگاه چهارگاه، ویژگی‌هایی را می‌طلبد که یکی از آن‌ها داشتن صدای قوی است و آقای پایروند این ویژگی را دارد.

حجت صحرایی آوازش را به مرکب‌خوانی اختصاص داد. در این راه، علی ابراهیمی نوازنده سنتور صدای صحرایی را رنگ و جلا بخشید. ابراهیمی از شاگردان پشنگ و اردوان کامکار است.

رامین شکوهیان دیگر خواننده برنامه نیز آوازش را در بیات ترک خواند. علی شیرازی به شوخی در زمان اعلام برنامه مربوط به این قسمت گفت: «امشب شب بیات ترک است». صدای شکوهیان را نی محسن ایروان‌فر زینت بخشید.

آخرین خواننده پنجمین نشست «آیین آواز» که بیشترین تشویق را در میان حاضران برانگیخت، مهدی اصغرپور بود. رامین خسروی (سه‌تار) و حامد محسن‌نژاد (نی) نوازندگان این بخش بودند.

شیرازی پس از این اجرا توضیح داد که امروز کمتر پیش می‌آید خوانندگان جوان، هنگام رفت‌وآمد از بم به اوج و بخش میانی صدا، رنگ آواز و صدای‌شان تغییر نکند؛ اما دیدیم که آقای اصغرپور با حفظ وحدت تنالیته صدایش به‌خوبی از عهده این اجرا برآمد.

در پایان برنامه اعلام شد که ششمین نشست «آیین آواز» پنجم بهمن‌ماه با حضور محمود مخدوم و شاگردانش در فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.

پنجمین نشست «آیین آواز» از نظر حضور و مشارکت اهالی موسیقی به‌نوعی رکورددار بود و فرهنگسرای ارسباران شاهد حضور جمع زیادی بود.

محسن کرامتی، قاسم رفعتی، علی جهاندار، مظفر شفیعی، داود فیاضی، محمود مخدوم، امیر مداح، علیرضا حاجی‌طالب، وحید عسکریان، سبحان مهدی‌پور، علیرضا وکیلی‌منش، علی انصاری، عیسی فرزان‌راد، امیر متولی، محمدرضا جعفری، مصطفی خالقی، سیدحسن قاسمیان، اکبر فروزش، مسیح سام خانیان، مازیار عطاریان، سعید ناظمی و هوشنگ علی‌اکبری از جمله هنرمندان حاضر در این نشست بودند.

http://www.isna.ir/news/95101509558/%D8%B4%D8%A8-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰
  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

اهل موسیقی شکست آواز را دربست پذیرفته‌اند

اهل موسیقی شکست آواز را دربست پذیرفته‌اند

شیرازی با بیان اینکه این روزها زمستان آواز فرارسیده، گفت: گویا اهل موسیقی هم شکست آواز را دربست پذیرفته‌اند و سعی می‌کنند کمترین آواز – یا حتی هیچ قطعه آوازی - را در رپرتوارهای آلبوم و کنسرت بگنجانند.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ آیین آواز عنوان سلسله نشست‌های تخصصی آموزشی است که حدود یک سال پس از راه‌اندازی «شب آواز ایرانی» در حوزه هنری و جدایی ناگزیر شیرازی از آن برنامه، این بار در فرهنگسرای ارسباران شروع به کار کرد. علی شیرازی در این برنامه سعی دارد با دوری از حاشیه‌ها جمع بزرگتری - یعنی مردم - را با آواز آشتی دهد. این کار از طریق معرفی مستعدان آواز و شاگردان برتر کلاس‌های خوانندگی در این سال‌ها در برنامه و همچنین یادآوری نام و صدای خوانندگان سال‌های دور و نزدیک که مدتی است ازنظرها دور مانده یا به سایه خزیده‌اند، دنبال می‌شود.

شیرازی با بیان اینکه اوضاع موسیقی و به خصوص آواز بسیار دردناکتر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنیم، درباره برنامه «آیین آواز» گفت: معمولاً در شرایط اوج‌گیری بحران، آدم‌های درگیر، دچار مشکلات پیش‌بینی نشده‌ای می‌شوند. بهترین راه در چنین شرایطی آن است که افراد به خیر و خوشی و شاید بی‌آنکه از قبل بدانند، هر از گاهی گردهم آیند. اساساً دید و بازدید «حضوری» خودش پیشاپیش از بسیاری کدورت‌ها جلوگیری می‌کند.

او با بیان اینکه شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی سایه انداخته، افزود: برخی از دوستان دور و نزدیک، از من می‌خواهند از طریق فضای مجازی به آن‌ها درس آواز بدهم ولی خب مگر ممکن است؟ البته شاید در مواردی که هیچ راهی به نظر نرسد بتوان بخش‌هایی از درس‌های آواز را رد و بدل کرد. مثلاً دوستی مقیم آن سوی آب‌هاست و گاهی از این طریق با هم به کار رفع اشکال می‌پردازیم. آواز باید سینه به سینه و نفس به نفس منتقل شود. قدیم‌ها یادم است که می‌گفتند نفس فلان استاد به فلان شخص خورده و از آن پس ساز یا صدایش متحول شده است.

مدیر برنامه «آیین آواز» با تاکید براینکه بسیاری از مشکلات اهالی آواز ریشه‌اش در همین دور بودن‌ آدم‌های این هنر از یکدیگر است، اظهار کرد: قدیم‌ها وقتی نمی‌توانستند دو نفر را با هم آشتی دهند، بدون آنکه به دو طرف خبر دهند، بی‌خبر و هم‌زمان، آن‌ها را از دو سوی یک کوچه تنگ عبور می‌دادند تا در آن تنگی، شانه‌های‌شان به هم بساید و مجبور شوند توی صورت هم نگاه کنند و سلام و علیک را از سر گیرند. به نظرم آیین آواز هم کوچه آشتی‌کنان است. نه فقط بین اهل موسیقی و آواز، که میان آواز و مخاطبانش. به نظرم با تکرار این حرکت‌ها در این سو و آن سو و این شهر و آن استان، می‌توانیم شاهد به راه افتادن چرخ‌های قطار آواز ایرانی باشیم.

شیرازی با یادی از علی حاتمی گفت: آواز، چراغ مهربانی است و خب، زنده‌یاد علی حاتمی هم خوش سروده که : «آیین چراغ، خامُشی نیست...». آواز درس زندگی به آدم می‌دهد و از فداکاری و مهربانی می‌گوید. مگر مهر و اندوه ناشی از دوری را در بسیاری از ملودی‌های غنی گنجینه ردیف موسیقی‌مان نمی‌توان دید و شنید؟ مگر شعر غنی و ادبیات کهن ما چه می‌گوید؟ پس آواز، ترویج مهر و دوست داشتن و قدردانستن است.

او با تاکید براینکه دیگر کسی حتی حوصله خواندن برای خودش را هم ندارد، گفت: از بس همه درها به روی آوازخوانان و هنرجویان ملی بسته است. وقتی زن و فرزند خود ما هم به کانال «پی‌ام‌سی» نگاه می‌کنند، به اوج غریبگی آواز پی می‌بریم. الان زمستان آواز فرارسیده و متاسفانه خیلی‌ها فکر می‌کنند آواز مرده است. وقتی هیچ رسانه‌ای حاضر نیست به آواز «افتخار» بدهد و پخش هدفمند و با برنامۀ آواز و موسیقی ملی را در دستور کارش قرار دهد متوجه می‌شویم که کجای کار هستیم! بدتر از آن، این است که خود اهل موسیقی هم شکست آواز را دربست پذیرفته‌اند و سعی می‌کنند کمترین آواز – یا حتی هیچ قطعه آوازی - را در رپرتوارهای آلبوم و کنسرت بگنجانند.

مدیر برنامه «آیین آواز» ادامه داد: باید نشان دهیم که آواز هنوز نفس می‌کشد. هرچند در این شرایط هیچ‌کس دل نمی‌سوزاند و درها از همه طرف بسته به نظر می‌رسد. حسابش را بکنید؛ هزاران نفر صدها سال خون دل خورده‌اند و این گنجینه آوازی و موسیقایی و ردیف و بقیه را به ما رسانده‌اند ولی ما تا اینجای کار نشان داده‌ایم که امانتداران چندان خوبی نیستیم. کمترین هدف ما امیدآفرینی است.

علی شیرازینشست تخصصی «آیین آواز»

http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/443821-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

«کهتری فرهنگی» در آواز ایران/ برای یکبار کنار هم باشیم

چهارمین نشست آیین آواز
شناسهٔ خبر: 3843677 - چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۴
چهارمین نشست تخصصی آموزشی «آیین آواز» در حالی برگزار شد که برخی از شرکت کنندگان در این برنامه از سیاستگذاری ها و کم توجهی به آواز انتقاد کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین نشست تخصصی آموزشی «آیین آواز» سه شنبه شانزدهم آذر با حضور تعدادی از هنرجویان و هنرمندان فعال عرصه آواز موسیقی ایرانی در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد.

 هوشنگ فراهانی نوازنده تار و سه تار و آهنگساز و پژوهشگر موسیقی در این نشست با بیان اینکه متأسفانه موسیقی و آواز ما دچار نوعی «کهتری فرهنگی» شده است، اظهار کرد: امروز هنرمند سنتی ما بی‌دفاع و بی‌سلاح است و خیلی تحت تأثیر جریانات بیرونی و رسانه‌ای قرار دارد و در همین شرایط است که تصمیم‌هایش را می‌گیرد. متأسفانه ما در برابر هجوم شدید رسانه‌ها و جهانی شدن تا حد زیادی خود را باخته‌ایم.

فراهانی ضمن انتقاد از وضعیت آموزش موسیقی و به ویژه آواز در کشورمان ادامه داد: چرا کنار هم نمی‌نشینیم و بازگو نمی‌کنیم که درد اصلی چیست؟ اگر هم کسی دیگر آواز گوش نمی‌کند مطمئن باشید که مشکل اصلی در نوع برخورد خودمان هم بوده است. البته از مشکلات مدیریتی هم نباید به سادگی گذشت. همه ما می‌دانیم که شیوه‌های آوازی‌مان تا حدی از هم متفاوتند ولی کمتر کسی دقت می‌کند که وقتی یک هنرجو از نزد استاد اولیه‌اش به کلاس دیگری نقل مکان می‌کند دچار سردرگمی در تشخیص شیوه‌ها می‌شود.

علی شیرازی خواننده و پژوهشگر موسیقی ایرانی نیز بیان کرد: متأسفانه بسیاری از اهالی موسیقی و آواز هم در شرایط سختی که آقای فراهانی آن را به درستی به تصویر کشیدند دچار وارونگی در نگاه شده‌ایم. درست است که آواز و موسیقی ما در بدترین شرایط قرار دارد و به شدت هم تضعیف شده است اما من و شما باید درک دقیق‌تر و درست‌تری از اوضاع داشته باشیم. مسأله این است که بسیاری از دوستان، تحلیل‌های نه چندان درست خود را به هنرجویان منتقل می‌کنند و این اشتباهات به سرعت تکثیر می‌شوند و جای واقعیت و حتی حقیقت را می‌گیرند.

وی ادامه داد: باید دقت کرد که مردم اگر هم از آواز روی گردانده‌اند، از کدام آوازها بوده است؟ آیا استاندارد ما در هنر آواز همین آثار نصفه و نیمه و با فاصله‌های دور و نزدیک از خلاقیت هنری است؟ جواب البته خیر است. چرا که استقبال از همین جمع‌ها و نشست‌ها نشان می‌دهد که مردم هنوز تشنه آواز خوب و صدای متفاوت هستند.

اجرای آواز سید حسن قاسمیان با تارنوازی اکبر آقامیرزایی در مایه بیات اصفهان، اجرای علیرضا پیرهادی به همراه سنتور محمدرضا هدایت زاده، اجرای سید شریف نوری با نی نوازی احمد اصغری در مخالف سه گاه، اجرای علیرضا مرزبان به همراهی سنتور معین طبایی در مایه دشتی، اجرای حمیدرضا معدن کار به همراه نی نوازی احمد اصغری در دستگاه راست پنجگاه، اجرای رضا رضایی پایور با همراهی سنتور مسعود نجفی و تمبک نوازی سیاوش عبدی پور از جمله بخش های چهارمین نشست تخصصی «آیین آواز» بود.

پنجمین نشست «آیین آواز» سه شنبه ۱۴ دی با حضور هنرجویان برتر محسن کرامتی برگزار خواهد شد.علیرضا سعیدی

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

 آیا مردم از آواز روی‌گردان شده‌اند؟

 

علی شیرازی

(خواننده و آوازپژوه)

 

چند سالی است آنقدر وضع و حال آواز ملّی‌مان به وخامت دچار شده که صدای همه دوستداران و دلسوزان این هنر گرانقدر درآمده است. گذشته از آن، حتی برخی دچارکنندگان آواز به این روز و روزگار نیز برای آنکه از قافله‌ی مرثیه‌سرایان برای این هنر عقب نمانند، این سو و آن سو از زوال و قهقرای آواز دم می‌زنند. حالا به نظر می‌رسد چه این «ورشکسته‌گرانِ» به‌تقصیر بخواهند چیزی بگویند و با کاروانی که روضه‌ی مٌد روزش آواز ایرانی است همراه و هم‌نفس شوند و چه سر در لاک خویش فروبَرَند و چونان کبکی گیرکرده در برف، بر کلام و مرام پیشین خویش ماندگار باشند، باید برای تشخیص دوغ و دوشاب از هم، رشته‌ی کلام و منطق را گشود و سرِ درد دل را باز کرد. بگذریم که حتی می‌توان از جفای این یاران و همراهان خودکرده (که بعید است قصورشان را تدبیری درست و درمان باشد) زبان گرفت و مویه‌های جانانه سر داد.

حکایت ما درست از فردای فروپاشی رژیم پیشین شروع شد که آوازخوانانی پرشمار (باورتان می‌شود در این روزگار غریب آوازی که زمانی نه چندان دور طیف رنگینی از صداها و شیوه‌ها همچون ادیب خوانساری، تاج اصفهانی، بنان، قوامی، شجریان، نادر گلچین، ایرج خواجه‌امیری، اکبر گلپایگانی، عبدالوهاب شهیدی، محمودی خوانساری و بسیاری دیگر کنار هم می‌زیسته و هنرنمایی می‌کرده‌اند؟!) به پستوی عزلت و فراموشیِ ناخواسته رانده شدند. آن وقت از میان این جمع خوبان فقط یک تن مجال تداوم هنرنمایی یافت؛ آن هم به دلایلی مثل حضور در مجموعه آلبوم انقلابی چاووش و همراهی با انقلاب...

البته این رانده شدن به پستوی عزلت و فراموشی فقط دامن خوانندگان را نگرفت، بلکه همه خوانندگان زن به همراه بیشینه‌ی نوازندگان و آهنگسازان برنامه گل‌های رادیو و اهل و علاقه‌مندان به آفرینش و عرضه‌ی گونه‌های دیگر موسیقی نیز یا خانه‌نشین شدند یا به امّید تداوم کار مورد پسندشان جلای وطن کردند. آن وقت برخی شاگردان و دست‌پروردگان زنده‌یاد نورعلی برومند میدان‌دار موسیقی شدند. آن هم در شرایطی که تقریباً همه انواع موسیقی در این مُلک، ممنوع اعلام شد و به جز گونه‌هایی از موسیقی نظامی و تهییج‌کننده و موسیقی عزا و مرثیه، «موسیقی دستگاهی» تنها سکه‌ی رایج بازار اعلام شد و حدود دو دهه یکه‌تازی یاران برومند به همراه هر کسی که تعهد می‌داد مثلاً از ساز ویولون در ارکستراسیون آثارش استفاده نکند، یا اگر فلان آهنگساز سینما در موسیقی فیلمش لابه‌لای سازهای غربی حتماً از یک تار یا کمانچه‌ی سلو نیز بهره می‌بُرد، کارشان «بلامانع» تشخیص داده شد.

قوانینی من‌درآوردی که امروز حتی یادآوری و نقل‌شان نیز مایه خنده می‌شود. اما از آن سو بشنویم و بخوانیم که چه بلایایی از این رهگذر بر سر آواز آمد؟

با منع و بایکوت آثار بنان و ادیب و تاج – البته در کنار قمر، روح‌انگیز و پریسا – آنچه باقی ماند تک‌صدایی بود و ختم شدن همه راه‌ها به سبک و سیاق و تقلید از یک نفر. آنقدر که در کوتاه زمانی می‌شد به هنگام جلوس یک خواننده جوان بر صحنه و دقیقه‌ای پیش از شروع او به خواندن، پیش‌بینی کرد که دقیقاً با چه لحن و حس و حالی خواهد خواند...

اینگونه بود که کم کم شیوه‌ها و لحن‌های آوازی فراموش شدند و آواز فقط در یک نام خلاصه شد. از آن زمان انگ این اتهام شنیع بر پیشانی آواز ایرانی چسبانده شد که مردم دیگر حوصله شنیدن آواز را ندارند، مردم از آواز خوش‌شان نمی‎‌آید، بهتر است حجم آواز را در آلبوم‌ها و کنسرت‌ها کم کنیم... کار به جایی رسید که دیگر در آلبوم‌ها و بسیاری کنسرت‌ها فقط یک قطعه آواز گنجانده می‌شد و یکی از مستعدترین صداهای قرن اخیر در آواز ایرانی که به هر حال داشت روند خاص خودش را در خوانندگی تصنیف و آواز طی می‌کرد به خواندن ترانه‌های پاپ روی آورد...

در این میان آنچه اغلب از کنارش گذشتند این بود که ما چرا و چگونه بدین جا رسیدیم؟! به معنای بهتر هیچ‌کس از خودش نپرسید که ما چگونه «ما» شدیم... یعنی مایی که تا چندی پیش، آن همه صداهای خوب در اختیار داشتیم و آن طیف رنگین آوازی را سرمه چشم و گوش و جان خود می‌کردیم چطور شد که بدین روز و روزگار دچار شدیم و «ما»ی امروز لقب گرفتیم که دیگر از آواز خوش‌مان نمی‌آید؟! هیچ‌کس نخواست یا آنقدر غرقه در روزمرّگی بود که نتوانست اشکال را در یک هنر به گرانسنگی آواز نبیند و عیب و علت را در «هنرورانِ» امروزین آواز جست‌وجو کند...

***

شاگردان مکتب برومند (ضمن احترام به خدمتی که این استاد بزرگ در زمینه احیا و اعتلای موسیقی دستگاهی کرد) در تمامی آن دو دهه (1377 – 1357) دست بالا را در عرصه موسیقی داشتند و با وجود همه آثار خوبی که از آن زمانه به یادگار مانده، در یک زمینه تقریباً چیزی از قصور کم نگذاشتند. آن‌ها تا جایی که توانستند هنر عظیم آواز را به یک لحن، شیوه، صدا و نام فروکاستند و او را همه مایملک آواز ایرانی قلمداد کردند. از سوی دیگر با بهانه‌هایی واهی مثل «خواننده‌سالاری» و تحقیر خوانندگان نورس به وسیله جمله‌هایی مانند «تو که فلانی نیستی تا این حجم از کنسرت یا آلبوم را به آوازهایت اختصاص دهیم...» به مرور، مجموعه هنر آواز را به زمین گرم کوباندند.

کار تحقیر و تقلیل آواز و آوازخوانان در نظر اینان به جایی رسید که کسی از آهنگسازان با صدای بلند گفت صدای خواننده در ارکستر من به سان صدای یک ساز است و گاهی فقط به چند آوا از یک نام بزرگ در زمینه خوانندگی  در کل اثرم نیاز دارم.

بماند کنسرت‌های تکنوازی بدون خواننده که آن زمان برگزار می‌شد و در سیاه‌بازار آن عصر که همه چیز محدود بود، با وجود استقبال نسبی علاقه‌مندان جدی موسیقی ایرانی، امر را بر این گروه مشتبه کرد که می‌توان بدون همراهی و حمایتِ خوانندگان، خر خویش را راند...

البته نیک می‌دانیم حساب شهنوازانی مثل کسایی و شهناز جداست که هر ذره از تکنوازی‌شان دنیایی است... روی نگارنده این چند سطر با انگیزه ناپسند آن گروه ره گم کرده است که به هر دستاویزی در کم‌رنگ کردن نقش خواننده و در نتیجه، محو کردن شعر، در پی «بالا آوردن» خویش برآمدند و شد آنچه دیدیم و نباید می‌شد...

در پهنه آموزش آواز نیز آن چند شاگرد خاص بالا آمدند که تجویز همگی‌شان تقلید بود... که یکی دو تن از ایشان حتی خود نیز از مرحله تقلید بیرون نیامده بودند که اینچنین بر طبل تقلید و تکرار می‌کوبیدند.

کم کم استانداردهای تازه و صددرصد غلطی شکل گرفت: «صدای شما زیادی حجم دارد... حالا عصر میکروفون است و نیازی به این همه حجم نیست...» انگار نه انگار که مخمل صدای بنان در پناه حجم دلپذیرش بود که عیان می‌شد و دل می‌بُرد. یا صدای تاج و ایرج و اقبال که بر تارک موسیقی آوازی ما نشسته، از مهمترین ویژگی آواز ایرانی که یله و رها بودن است برخوردار بود. انگار نه انگار که جلوه‌گری یک ویژگی منحصر به خود در هنر آواز ملی ماست و داشتن حجم دلپذیر - اگر با لطافت و ملاحت همراه باشد - سخت در جلوه‌گری مؤثر خواهد افتاد...

از آن سوی، زدن انگ‌ها و تهمت‌ها نیز شروع شد: «صدای شما خوب است اما این شیوه دیگر منسوخ شده، امروزه روز همه فلان صدا و شیوه را می‌پسندند... خوب است شما نیز یک دوره از این شیوه را نزد فلانی آموزش ببینی، بعد بیایی بینیم با این صدای خوب چه کار می‌شود کرد...» و غافل از آنکه با وجود گذراندن این شیوه نزد همان استادان پیش‌گفتهآآ، دیگر صدایی باقی نمی‌ماند که کسی بخواهد با آن کاری بکند و این صدا را به گونه‌ای عرضه کند...

هرچه بود (و هست) تقلید است و تقلید و تقلید...

این بی‌مایگان در تمام این نزدیک به چهار دهه با مشی و مرام‌شان آواز ایرانی را به نوبه‌ی خود سانسور کردند و به شیر بی یال و دم و اشکمی بدلش ساختند که مردم دیگر حوصله‌شان از رودررو شدن با آن سر می‌رود. نیک که بنگریم می‌بینیم این «ورشکسته‌گران» درست هم می‌گویند. آخر، این آوازی که اینان می‌گویند آواز نیست... سرنایی است که از گشادی‌اش نواخته می‌شود. یکی شعر را در دهانش مچاله می‌کند. دیگری اصرار بیهوده بر جیغ زدن دارد و ماندن در اوجی که مال خودش نیست و به اشتباه و با هزار وسیله و ترفند به طور ناگهانی و بی طی طریق بر فراز آن قرار گرفته... اما کیست که نداند ماندن و جا خوش کردن در اوج، آدابی دارد که اینان با آن سخت بیگانه‌اند...

حالا هم عجز و لابه از هر سویی شروع شده؛ بی‌آنکه این ورشکستگان به تقصیر که با سوراخ کردن کشتی و به بهانه آنکه: «من فقط زیر پای خودم را سوراخ می‌کنم و کاری به قدرالسهم بقیه از کشتی ندارم، گور پدر کشتی و ساکنانش که زیر آب می‌روند هم کرده»... انگار نه انگار که این خودسانسورگران با تیغ‌هایی مهیب‌تر و تیزتر از سانسورچی رسمی، بیرحمانه به سر و جان آواز افتادند و طی چهار دهه کردند آنچه نباید می‌کردند.

حالا هم ما که چیز زیادی نمی‌خواهیم... فقط دست از این اشک تمساح ریختن‌ها و هم‌نوا شدن با یک شهر زلزله‌زده بردارید که شما هیچ از دست نداده‌اید در این ویرانی. برعکس سر هم بلند کرده‌اید و قد برافراخته‌اید. موزون بودن یا ناموزون بودن این رشد را هم بگذارید با آیندگان و امروزیانی که خوب می‌فهمند اما خاموشی در پیش گرفته‌اند؛ «که خامُشی به هزار زبان در سخن است»...

بگذارید ما بمانیم و مویه‌های حافظ‌وارِ غریبانه‌مان... که اگر همتی داشتیم و نیکو بختی، خود خواهیم دانست چه باید کرد و آن گنجینه کهن را - دوباره - چگونه باید از غبار زمان بُرون آورد... ما برآریم شبی دست و دعایی بکنیم/ غم هجران «خود» را چاره ز جایی بکنیم...

 روزنامه شرق دوشنبه 10 مهر 1395

http://sharghdaily.ir/News/106550/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%9F-

+
  • علی شیرازی