علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

روزنامه نگاری و مقالات فرهنگی و هنری، سروده‌ها، درد دل‌ها و مصاحبه‌ها

  • ۰
  • ۰

مدیر «آیین آواز» از مقابله با تقلید و تک‌صدایی می‌گوید

فرهنگ > موسیقی - علی شیرازی، مدیر برنامه «آیین آواز» می‌گوید: «گفتمان‌ در هنر آواز ایرانی سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است.»

 

برنامه «آیین آواز» که سومین سه‌شنبه هر ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولا از میان استادان و مدرسان حال‌حاضر آواز است، به یکی از مباحث تخصصی خوانندگی می‌پردازد. مخاطبان لابه‌لای مباحث و پرسش و پاسخ‌های کارشناس-مجری برنامه با استاد مدعو، شاهد اجراهای همان استاد هم خواهند بود. در ادامه چند تن از شاگردان و هنرجویان آن استاد، با انتخاب و معرفی او روی صحنه به هنرنمایی می‌پردازند.

نشست تخصصی «آیین آواز» قرار است کاشف چهره‌های ناشناخته باشد و همچنین نام و هنر چهره‌های آوازی کشورمان را که مدتی است به سایه خزیده و از نظرها دور شده‌اند، به همگان یادآوری کند.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گفت‌و‌گویی است با علی شیرازی که پیش از این برنامه «شب آواز ایرانی» را حوزه هنری و اکنون «آیین آواز» را در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌کند.

از چگونگی و روند شکل‌گیری برنامه «آیین آواز» بگویید که پس از «شب آواز ایرانی» دومین حرکت این‌چنینی شما به شمار می‌رود.

راستش داستان شکل‌گیری «آیین آواز» هم چندان از فکر و ایده راه‌اندازی «شب آواز ایرانی» جدا نیست. خب من امسال بیست‌و‌هفتمین سالی است که آواز می‌خوانم و در کنار روزنامه‌نگاری و نگارش کتاب‌هایم به صورت جدی به خوانندگی و تمرین روزانه و اگر شد به اجراهای کمابیشی هم که دارم، می‌­اندیشم.

چه شد که خوانندگی را به صورت جدی دنبال نکردید؟

بد نیست بدانید که من از آغاز به خوانندگی به صورت جدی نگاه می­‌کردم اما مثل خیلی از همکلاسی‌ها و همدوره­‌ای‌هایم پشت درهای بسته و روابط بعضا ناسالم و باندبازی‌ها ماندم، به مرور برخی از روایت‌ها و دیده­‌ها و شنیده­‌هایم از این روابط را به مقاله­‌هایم کشاندم.

 

در واقع کوشیدید به آسیب شناسی دست بزنید.

 

درست است. کم‌کم این به قول شما آسیب‌شناسی مداوم باعث شد تا به خیل عظیمی از آدم‌هایی که پشت درهای بسته مانده­‌اند و به هیچ دسته و گروهی هم راه ندارند، بیندیشم که صددرصد خودم هم جزو آن‌ها بوده و هستم.

و جرقه این برنامه های پژوهشی کی زده شد؟

یک‌بار به ضرورت یکی از مشغله­‌هایم که نقد فیلم است، در مقابل سینما پارس میدان انقلاب ایستاده بودم تا بلیت بخرم و وارد سینما شوم. ناگهان دیدم مردی که حدود 70سال داشت، به شیوه ادیب خوانساری آوازی را زمزمه می‌کند. او لباس‌های کهنه اما مرتبی به تن داشت و وقتی هم صحبت شدم، به نیکی از آقا ادیب یاد کرد و گفت که با این استاد بزرگ آواز معاشرت داشته است. فقط نمی­‌دانم چرا و به چه دلیل تلفن و آدرس این آقا را که بسیار هم خوب و دقیق می­‌خواند، نگرفتم و متأسفانه مدت‌هاست از ایشان بی­‌خبرم؛ هرچند چهره و به ویژه صدایش هنوز در ذهنم هست.

بعد چه شد؟

در این میان باز هم اتفاق‌های مشابهی افتاد. مثلاً یک روز داشتم از شمال شهر با قطار مترو به سمت محله­‌مان در شهرری می‌رفتم که پس از آن که شخصی به قصد تکدی‌گری چند بیت شعر مذهبی را با صدایی نصفه نیمه­ خواند، لابلای شلوغی قطار ناگهان پیرمردی با صدایی رسا و گرم با لحن تعزیه خوان‌ها و مشخصاً به شیوه استاد زنده‌یاد تاج اصفهانی شروع به خواندن کرد. بعد هم رو به آن مرد متکدی گفت این‌گونه می­‌خوانند!

خب این‌ها شما را به طراحی این برنامه‌های پژوهشی کشاند؟

چنین اتفاق‌هایی باعث شد تا فکر ایجاد سلسله نشست‌هایی که بتوان چنین خوانندگانی را دور هم جمع و به هنردوستان معرفی‌شان کرد به سرم زد. نخستین بار این فکر را با رضا مهدوی که مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری و سردبیر مجله «مقام موسیقایی» بود - من در این مجله گاه ‌و بیگاه مقاله می­‌نوشتم - در میان گذاشتم. او خیلی سرد برخورد و این کار را بی‌هدف ارزیابی کرد. زمان مدیریت دکتر پیروز ارجمند هم تا خواستم فکرم را با ایشان در میان بگذارم، به وزارت ارشاد منتقل شدند. تا آن که قرعه به نام حوزه هنری افتاد و برنامه «شب آواز ایرانی» شکل گرفت اما باز هم اختلاف نظرهایی که در نوع گرداندن برنامه بین من و یکی دو تن از دوستان وجود داشت، مانع شد دوام بیاورم و آنجا را ترک کردم.

بعدش هم یک بار در رسانه­‌ها خبر راه اندازی «جشنواره آواز ایرانی» را از قول شما دیدیم.

بله. آن فکر، خیلی بزرگ است و به بودجه، تیم و تجهیزات زیادی نیاز دارد. من هم وقتی دیدم همراهی مناسبی با این طرح صورت نمی­‌گیرد، مصمم شدم  «آیین آواز» را راه بیندازم و چشم به آینده بدوزم. همین جا هم باید از مسئولان و کارکنان خوب فرهنگسرای ارسباران تشکر کنم که وقت و امکانات این محیط خوب هنری و فرهنگی را در اختیار این برنامه قرار دادند.

چه شد که به «آیین آواز» رسیدید؟

دو اتفاق در تولد این برنامه ایفای نقش کرد. زمان حضورم در «شب آواز ایرانی»، خواننده خوب کشورمان حسام‌الدین سراج به من گفت بهتر است به جای روش فعلی، هر برنامه کلاً در اختیار یک استاد قرار گیرد تا ضمن ارائه بحث‌های فنی و تخصصی، هنرجویان برترش را هم به صحنه بیاورد تا آواز بخوانند. خود من هم چند سال قبل‌تر در کنسرت استادم رضا رضایی‌پایور در تالار حرکت دیده بودم که ایشان مهربانانه در بخشی از کنسرتی که به هزینه خودشان برگزار کردند، تعدادی از شاگردان برترشان را روی صحنه آوردند و به همراه ارکستر، با آن‌ها به آوازخوانی پرداختند. شیوه‌شان هم به این صورت بود که تقریباً به هر یک از آن شش هفت نفر یک بیت شعر داده بودند تا بخوانند و به خوبی دیده شوند. مجموعه این رخدادها باعث شد تا فکر آقای سراج و چیزهایی را که در سر خودم بود، در هم بیامیزم و شکل فعلی برنامه متولد شد.

که بخش اصلی­‌اش شامل حضور استاد مدعو و هنرجویان اوست و بخش جنبی هم با دعوت از دیگران رقم می‌خورد.

بله. خوشبختانه تا حالا هم بازتاب‌های خوبی را شاهد بوده­‌ایم.

فکر می­‌کنید این برنامه و نشست‌هایی مشابه آن چه تأثیری بر آواز و موسیقی ما که به شدت در رکود به سر می‌برند داشته باشد؟

خب، آدم وقتی استقبال و ذوق و شوق علاقه‌مندان و دوستانش را می­‌بیند از چنین برنامه­‌هایی به وجد می­‌آید. خود من در تمام این سال‌ها بارها پیش آمده که یک یا چند ماه تمرین آوازم را تعطیل کرده­‌ام و این خیلی بد است. حالا خوشبختانه می­‌بینم که خیلی‌ها تمرین‌شان را از سر گرفته­‌اند تا دست کم در برنامه ما و دیگر نشست‌های مشابهی که در حال شکل‌گیری و استخوان ترکاندن هستند، بخوانند.

اگر یادتان باشد خردادماه سال گذشته در افتتاحیه «شب آواز ایرانی» آرزو کردم و گفتم هدفم از ایجاد این برنامه آن است که به زودی در هر شهر و روستا و محله­‌ای هر تعداد آوازخوان یا علاقه‌مندی که آن جا به سر می­‌برند به راه‌اندازی چنین نشست‌هایی دست بزنند تا آواز دوباره به رونق گذشته‌­اش برگردد. تعارف که نداریم؛ آوازخوانی هنری است که فقط در اجرا و صدالبته تمرین مداوم به قوام نزدیک می­‌شود. حالا خوشبختانه می­‌بینم که در چند شهر و استان، برنامه­‌های مشابهی راه افتاده است و مطمئنم که این برنامه­‌ها با کسب تجربه و در طول مسیر، شکل اجرایی بهتر و پخته‌تری هم پیدا خواهند کرد.

به غیر از اجرای زنده، برای ضبط این برنامه‌ها هم فکری شده است؟

در این مورد، خبرهای خوبی در راه است، مثلا این که ناشری قول داده تا گلچینی از آوازهای خوانندگان جوان و میان‌سال «آیین آواز» را که ناشناخته­‌تر هستند در استودیو ضبط و طی چند آلبوم مختص همین آوازها منتشر کند. بالاخره برداشتن همین چند قدم هم در این شرایط، چیز کمی نیست و تازه این اول راه است. گفتم که حتماً دیگرانی با فکرهای بهتر و انگیزه­‌های بالاتر از راه خواهند رسید و این چراغ روز به‌روز  پرفروغتر خواهد شد.

به صحبت درباره کیفیت اجرا و نحوه چیدمان بخش‌های مختلف برنامه کنار هم برگردیم.  موضوع بحث‌های تخصصی و فنی هر جلسه و اساتید را چگونه انتخاب می­‌کنید؟

خب، طبیعی است به ضرورت سال‌ها نوشتن درباره موسیقی آوازی، درباره چنین موضوع‌هایی بارها مقاله­‌هایی نوشته و منتشر کرده­‌ام. ضمن این که این مسائل، دغدغه شخصی من به عنوان یک آوازخوان بوده و هست. بنابراین به محض آن‌که یک استاد مدعو به دعوت ما برای حضور در «آیین آواز» پاسخ مثبت می­‌دهد یا خودش موضوعی را پیشنهاد می­‌کند که ما استقبال می‌کنیم یا آن که با همفکری به موضوع مشترکی می­‌رسیم.

اساساً هر برنامه و پروژه­‌ای صرف نظر از اهداف کوتاه مدتی که مدیران آن برایش تعریف می­‌کنند، هدف یا هدف‌های عمقی و اساسی­‌تری را هم در خود نهفته دارد. هدف نهایی شما از راه‌اندازی این برنامه چیست؟

به غیر از تشویق و ترغیب هنرمندان و هنرجویان که می­‌توانند در چنین نشست‌هایی کنار هم باشند و هر بار به آواز یک هنرمند از میان خودشان گوش فرادهند که در جای خودش به قدر کافی انگیزه­‌ساز هست، ما بخش مباحث تئوریک را هم در «آیین آواز» گنجانده­‌ایم که ضمن اشاره به مطالب کمتر گفته شده در نهایت می­‌تواند به گفتمان سازی در آواز ایرانی بینجامد. البته نمی‌توان گفت که تا کنون گفتمان‌سازی در هنر آواز صورت نگرفته اما باید صادقانه بپذیریم که این گفتمان سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است. خوشبختانه با تبادل افکار در چنین نشست‌هایی که رسانه­‌ها هم به خوبی به آن پر و بال می‌دهند، می­‌توان به ارائه گفتمان‌های جدید آوازی و خروج از بن‌بست رکود امیدوار بود.

http://www.khabaronline.ir/detail/585867/culture/music

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰
به گزارش «صبا»، در این نشست، علی رستمیان و علی شیرازی؛ خواننده و آواز پژوه به بررسی اصول و پایه‌های «طراحی آواز در موسیقی ایرانی» می‌پردازند و به ضرورت برای روشن‌شدن نکته‌های بحث، قطعات کوتاه آوازی نیز با حضور رستمیان اجرا می‌شود.همچنین اجرای آواز امیر مداح؛ خواننده قدیمی رادیو و مدرس آواز، با شعری از سهیل محمودی در مایه آوازی دشتی به همراه تار رامتین راستی، بخش دیگر این برنامه است. 
  
مداح سال1341 در تهران متولد شد. اولین نغمه‌های زندگی را نزد پدرش حسین مداح -که تعزیه‌خوانی قدیمی است- آموخت و از 9سالگی در تعزیه‌ها با پدر همراه شد و نقش‌های موافق­خوان‌های جوان را بر عهده گرفت. مداح سال1358 به هنر تئاتر روی آورد. وی نزد رکن‌الدین خسروی به فراگیری هنر تئاتر پرداخت ولی به‌طور جدی به آموختن آواز پرداخت. وی از سال1361 در گروه معارف رادیو، خواندن اشعار مذهبی و عرفانی را زیر نظر زنده‌یاد حسین صبحدل در پیش گرفت که تا امروز و پس از کوچ همیشگی استادش نیز ادامه دارد. آثار فراوانی از امیر مداح ازجمله چند اثر ارکسترال به آهنگسازی هادی آرزم در آرشیو رادیو و تلویزیون موجود است که هنوز هم پخش می‌شود. مداح، عمده وقتش در سال‌های اخیر را به تربیت و آموزش هنرجویان آواز اختصاص داد. دارا بودن لحن و صدای شخصی و دقت در تلفیق شعر و موسیقی و ارایه جمله‌بندی‌های صحیح از مشخصه‌های آواز امیر مداح است. 
مداح سال1341 در تهران متولد شد. اولین نغمه‌های زندگی را نزد پدرش حسین مداح -که تعزیه‌خوانی قدیمی است- آموخت و از 9سالگی در تعزیه‌ها با پدر همراه شد و نقش‌های موافق­خوان‌های جوان را بر عهده گرفت. مداح سال1358 به هنر تئاتر روی آورد. وی نزد رکن‌الدین خسروی به فراگیری هنر تئاتر پرداخت ولی به‌طور جدی به آموختن آواز پرداخت. وی از سال1361 در گروه معارف رادیو، خواندن اشعار مذهبی و عرفانی را زیر نظر زنده‌یاد حسین صبحدل در پیش گرفت که تا امروز و پس از کوچ همیشگی استادش نیز ادامه دارد. آثار فراوانی از امیر مداح ازجمله چند اثر ارکسترال به آهنگسازی هادی آرزم در آرشیو رادیو و تلویزیون موجود است که هنوز هم پخش می‌شود. مداح، عمده وقتش در سال‌های اخیر را به تربیت و آموزش هنرجویان آواز اختصاص داد. دارا بودن لحن و صدای شخصی و دقت در تلفیق شعر و موسیقی و ارایه جمله‌بندی‌های صحیح از مشخصه‌های آواز امیر مداح است.

 http://www.rooznamehsaba.ir/fa/news/24962/%D8%B3%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

به قلم علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه) 

علی شیرازی

 

روزگاری که هنوز چندان نه دنیای دیجیتال اینچنین همه گیر شده بود و نه آدمی اینقدر اسیر فناوری شده بود که دیگر وقت سر خاراندن نداشته باشد (و شب و روزش به پرسه زدن در دنیای مجازی بگذرد) زندگی سرشار از عادتهای دلپسند همه روزه بود.

نشانه رسیدن دو نفر به همدیگر سلامی بود که به قول سهراب کوچه­ای را فتح می­کرد و هم کلامی با چشم توی چشم شدن آمیخته بود. در آن روزگار که هنوز نه فست فود غذای اصلی جوانها و نوجوانان شده بود و نه این آهنگهای قمر در عقرب موسیقی شنیداری شان را تشکیل می­داد صداهای صددرصد انسانی «آواز» همیشه دل از شنوندگان می­برد. سهل است حتی کوچه یا معبری نبود که از آن عبور کنی و صدای آواز دل انگیزی را نشنوی. بنا، دوره گرد، باغبان... و چوپانی که یک دم نایش از وجود او جدا نمی­شد همه میخواندند و در نای خوش صدای عاشقی برمی­دمیدند...

حالا انگار همه اینها به قصه که نه... بلکه به «افسانه» بدل شده و کمتر نوجوان یا جوانی است که این چیزها را واقعی بپندارد، سهل است حتی تا آخر این قصه را تاب بیاورد. زندگی (یا هرآنچه که هنوز نامش زندگی است و فرسنگها با طینت واقعی زندگانی – آنچنان که بود – فاصله دارد) با شتابی چندان که خودش را هم در حال جا گذاشتن است در گذار است  و آدمهایی که تا گذشته­ای نه چندان دور دوست داشتنهایشان را با آواز به هم می­رساندند امروز با فشردن تکمه­ای سرد و بی روح دو کلمه را برای هم «سند» می­کنند و زندگی چقدر خالی از معنا و نگاه و لبخند و آیینه شده است...

«آیین آواز» به قصد یادآوری دلپسندهای فراموش شده و یادگارهای دلپذیر که با تکرار در هنر و فرهنگ این ملک ریشه دوانده بودند راه اندازی شده است. در این نشست تخصصی آموزشی ماهانه، هر ماه استادی که میهمان اصلی برنامه است مبحثی را در کنار کارشناس مجری برنامه در پیش می­گیرند و به سامان می­رسانند. در ادامه، استاد و شاگردان برترش یک به یک بر صحنه حاضر می­شوند و آواز می­خوانند... که آواز خواندن نیازمند تمرینهای مستمر هر روزه است و این انگیزه بدین ترتیب در بسیاری که عادت آوازخوانی را به دلمشغولی دست چندمشان بدل کرده­اند دوباره جان می­گیرد.... که آواز عادتی دلپذیر است که با تکرار دلپذیر سرپا خواهد ماند.

در بخش جنبی هر نشست نیز خوبانی از قوم آواز معرفی می­شوند و آنها نیز به نوبه خود می­خوانند. چرا که قدیمیهایی هستند که صداشان به پستو رانده شده و باید دوباره دیده شوند و بر صحنه سلام کنند. آن وقت «فتح یک صحنه به دست دو سلام» رخ خواهد داد و این صحنه و آن صدا، دلهایی را شاد و امیدوار خواهند ساخت. اینگونه قطار آواز این ملک دوباره به راه خواهد افتادر اگر به تدریج «آیین آواز» در هر کوی و برزن و شهر و روستای این دیار پاسبانی و برپا داشته شود: «پاسبان حرم دلشده ام شب همه شب»...

فرهنگسرای ارسباران میزبان شیفتگان آواز است و این ماه (ششم مهر) که نشست آیین آواز از ساعت 17 آغاز می­شود علی رستمیان و علی شیرازی به موضوع طراحی آواز در موسیقی آوازی می­پردازند. عاشقان دیگری نیز در جایگاه آوازخوان به میهمانان سلام خواهند گفت. ورود همه شیفتگان هنر در این ملک به برنامه آزاد است.

منتشرشده در روزنامه فرهیختگان (امروز)

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰


دومین نشست «آیین آواز» با حضور علی جهاندار در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزارش ایسنا در این نشست، به‌ جز علی جهاندار - خواننده - به‌عنوان استاد مهمان، کسانی مانند قاسم رفعتی، مظفر شفیعی، علی رستمیان، داود فیاضی، رضا رضایی پایور، محمود مخدوم، فاضل جمشیدی و مرتضی غزنوی حضور داشتند.

در ابتدا، علی شیرازی - خواننده و آوازپژوه - با معرفی موضوع تخصصی مورد بحث با عنوان «ادوات تحریر در آواز ایرانی» از علی جهاندار دعوت کرد تا روی صحنه بیاید. سپس به اتفاق این خواننده و مدرس پیشکسوت آواز، صحبت درباره ادوات با جستاری کوتاه در معنای آن شروع شد.

جهاندار گفت: ادوات یک بسته یا پکیج نیست که آن را در اختیار هنرجو قرار دهیم و کار تمام شود. باید علمش را یاد گرفت و آن را کسب کرد.

او سپس با خواندن تک مصراع «مشنو ای دوست که غیر از تو مرا کاری هست» در مایه بیات ترک و دستگاه‌های چهارگاه و سه‌گاه به آواز، ضمن برشمردن کیفیت و تفاوت‌های اجرای ادوات، اظهار کرد: می­‌بینید که مصراع، همان مصراع است، ولی خیلی مؤلفه­‌ها از جمله ادوات آواز با همین شعر، ولی با لحن و مایه مختلف، در آن متفاوت است.

وی ادامه داد: باید در آواز بزرگان دقت کرد. البته از نظر تمرکز کاری و حتی زندگی نیز باید از خیلی چیزها گذشت و تا سر حد امکان بر آواز متمرکز شد. در اینجا ناچارم خودم را مثل بزنم که وقتی با استاد شجریان آشنا شدم، موقعیت شغلی خوبی را که در ساختمان‌سازی و عمران داشتم، رها کردم و آواز را مهم‌ترین دغدغه زندگی­‌ام قرار دادم.

جهاندار با تأکید بر اهمیت ادوات تحریر در آواز ایرانی، آن را جزو ظرایف و دقایقی دانست که دقت و تعمق فراوانی می­‌خواهد و گفت: نکته بسیار مهم در فراگیری درست ادوات تحریر، آن دری است که هنرجو از ابتدا واردش می­‌شود. به این معنی که هنرجوی علاقه­‌مند باید در انتخاب استاد و مدرس آواز برای خودش نهایت دقت را به کار بندد.

او سپس با اشاره به مشکلات آموزش آواز و موسیقی در ایران، یادآوری کرد: متأسفانه وضع آموزش به جایی رسیده که هر کسی که فقط چند پله­ رشد را در آواز طی کرده باشد، به خودش اجازه می­‌دهد تا به حد وسع و توانش تعدادی علاقه­‌مند را جمع کند و به تدریس هنر گران‌سنگی مانند آواز مشغول شود.

جهاندار ضمن بازخوانی نمونه­‌هایی از صداهای ناپخته، پرسید: آخر مگر کسی که در این حد از خوانندگی است و هنوز راه درازی تا خواننده شدن به معنای راستین دارد، می­‌تواند چیزی به کسی که تشنه آموختن است یاد دهد؟!

او در پاسخ به این پرسش که آیا باید به سرچشمه‌های هنر آواز و خوانندگی ملی­‌مان وصل شویم؟ گفت: ما باید در آواز و هنر خوانندگی کسانی دقت کنیم که پایه­‌های این هنر را تشکیل داده­‌اند. استادان غلامحسین بنان، ایرج خواجه‌امیری، اکبر گلپایگانی و محمدرضا شجریان چهار ستون و پایه مهم خوانندگی در ایران هستند و باید همه چیزهای موجود در آواز این چهار بزرگ خوانندگی ایرانی را یاد بگیریم و در جزییات کارشان دقیق شویم. در واقع بنان به‌تنهایی بستر شکل‌گیری هنر سه نفر دیگر هم هست. البته در صدای گلپایگانی می­‌شود انرژی واقعی و نهفته در آواز ایرانی را پیدا کرد.

با اتمام بخش تئوریک و بحث تخصصی، چهار هنرجوی برگزیده علی جهاندار که توسط خودش به برنامه معرفی شده بودند، یک به یک روی صحنه آمدند و همراه نوازندگان به هنرنمایی پرداختند.

عرفان نجف، خواننده جوان اصفهانی در کنار امیر متولی (سه‌تار) به اجرای آواز و تصنیفی در دستگاه نوا پرداخت. سپس علی انصاری در همراهی با تار صائب کاکاوند و تمبک پژمان پرنیا در مایه افشاری، به اجرای آواز مشغول شد. انصاری که درجه استادی در خوشنویسی دارد در ادامه، ضمن اهدای دو تابلوی نفیس از آثارش به جهاندار، حق‌شناسی خود را نشان داد.

عیسی فرزان‌راد، خواننده دیگری بود که همراه تار امین دماغ‌گل روی صحنه آمد. فرزان‌راد در دستگاه چهارگاه اجرای پرقدرتی داشت. در ادامه، عزیز قاسم‌زاده یک‌بار دیگر، امیر متولی را روی صحنه آورد و در همراهی با سه‌تار او در دستگاه شور، دقایق خوبی را رقم زد.

سرانجام به‌عنوان آخرین بخش از برنامه، علی جهاندار این‌بار نیز با همراهی تار امین دماغ‌گل، نمونه­‌هایی از مرکب‌خوانی را عرضه کرد و به‌صورت بداهه از دستگاه همایون شروع کرد و با بیات ترک ادامه داد و ضمن بازگشت به همایون، قدرت خوانندگی­‌اش را در مرز ۷۰ سالگی به رخ کشید.

پیروز ارجمند، علیرضا حاجی طالب، علی مغازه­‌ای (مستندساز و پژوهشگر موسیقی نواحی) و محمود حشمت از دیگر هنرمندان حاضر در این نشست بودند.

سومین نشست «آیین آواز» طبق اعلام مجری برنامه، ششم مهرماه از ساعت ۱۷ در فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.

عکس‌ها از بهاره اسدی

http://www.isna.ir/news/95062415253/%D9%85%D8%AA%D8%A3%D8%B3%D9%81%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%D8%BA%D9%88%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰


علی شیرازی

برنامه‌ای موسیقایی با نام «آیین آواز» در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌شود. علی شیرازی که مدیریت این رویداد را برعهده دارد درباره هدفش از این برنامه گفت.

او در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: می‌خواهم همه بدانند مکانی هست تا بتوانند ساده‌ترین برداشت‌های آوازی خود را آنجا ارائه کنند. حتی یک علاقه‌مند به هنر آواز می‌تواند به راحتی به این برنامه بیاید و یک نفر را به من معرفی کند و بگوید من فلانی را می‌شناسم که خواننده خوبی است. من نیز آن شخص را در برنامه می‌گنجانم.

او ادامه داد: برنامه «آیین آواز» در ادامه طرح‌های من،‌ بیشتر بر ضرورت کنار هم قرار گرفتن اهالی موسیقی در این سال‌های رکود و سال‌هایی که موسیقی اوضاع خوبی ندارد و از هر نظر در تنگنا قرار گرفته است، تأکید می‌کند.

شیرازی با اعتقاد به این‌که ارتباط نزدیک، چیز قشنگی است که هیچ‌وقت کهنه نخواهد شد، گفت: امروزه که آلبوم‌ها کمتر منتشر می‌شوند و کنسرت‌ها به آن وضعیت درمی‌آیند، حرف من این است که اهل موسیقی با هم دیدار داشته باشند. این از هم دور ماندن باعث می‌شود، آدم‌ها بدون این‌که متوجه باشند از هم کدورت به دل بگیرند. 

وی اظهار کرد: کمال‌الدین عباسی که من مدتی نزد او کار می‌کردم، به من گفت که به چند نفر زنگ زده و متوجه شده است، هنرمندان آواز را کنار گذاشته و شغل‌شان را عوض کرده‌اند. من به همه زنگ زدم و گفتم، تمرین کنید و سالی یک‌بار در جمع بخوانید. همین باعث می‌شود یک سرپرست گروه یا تهیه‌کنند موسیقی این اجراها را ببیند.

شیرازی با اشاره به این‌که خودش چند سال است که آواز کار می‌کند، بیان کرد: شب آواز ایرانی را نیز با همین هدف راه‌اندازی کردم و قصد داشتم چهره‌های جدید را معرفی کنم و چهره‌هایی را که به سایه خزیده بودند، دوباره به صحنه بیاورم.

او همچنین گفت: حالا وقت بیانیه امضا کردن نیست، بلکه وقت عمل است. البته بیانیه می‌تواند در جای خودش موثر باشد. برگزاری این‌گونه رویدادها راه‌هایی است که برای بهتر شدن موسیقی به نظر ما می‌رسد؛ اما مطمئن باشید اگر افراد دیگری به این زمینه وارد شوند، وضعیت خیلی بهتر می‌شود. وقتش رسیده که به خودمان بیاییم و از داشته‌های گران‌سنگ و غنی خود بهره‌مند شویم، اگر اراده‌های جمعی وجود داشته باشد و اهل موسیقی با هم مهربان باشند، این کار شدنی است.

مدیر رویداد «آیین آواز» معتقد است: ما بیش از هر چیز نیاز داریم که موسیقی ملی را ارائه دهیم و مرتب به آن بپردازیم. من از رادیو و تلویزیون خواهش می‌کنم برنامه‌ ما را پوشش دهند. نمی‌خواهد سازها را نشان دهند، همین که صدا پخش کنند، کافی است.

شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود، اظهار کرد: از مردادماه «آیین آواز» را در فرهنگسرای ارسباران راه‌اندازی کردیم که با استقبال خوبی روبه‌رو شد. خوشبختانه هنرمندان زیادی اعلام آمادگی کرده‌اند و ما تا چند ماه برنامه خود را بسته‌ایم. برنامه دوم این رویداد نیز ۲۳ شهریورماه از ساعت ۱۷ در فرهنگسرای ارسباران با حضور علی جهاندار برگزار می‌شود.

او درباره روند برگزاری برنامه توضیح داد: این برنامه با پرسش و پاسخ از مدرس مهمان برنامه شروع می‌شود و پس از آن، استاد هنرجویان برتر خود را معرفی می‌کند. شاگردان نیز تا اندازه‌ای که زمان اجازه دهد و استاد بخواهد، اجرا می‌کنند و در ادامه، استاد آواز خود را اجرا می‌کند. پیشنهاد اولیه این کار را حسام‌الدین سراج به من داد. 

وی افزود: بخش دوم برنامه همان چیزی است که در «شب آواز ایرانی» آن را دنبال می‌کردیم؛ این‌که هنرجویان پیشکسوت آواز بخوانند یا جوانانی که شایستگی دارند و میان‌سالانی که به حق خود نرسیده‌اند، اجرا داشته باشند. 

شیرازی با بیان این‌که از تهیه‌کنندگان دعوت می‌کند تا چهره‌هایی را که در این برنامه‌ها هنرنمایی می‌کنند، ببینند، گفت: کمترین حسن این اجراها این است که طرف خودش را باور می‌کند. از ابتدای برگزاری «شب آواز ایرانی» تا به حال، عزیزانی که آواز خوانده‌اند، انگیزه زیادی پیدا کرده و عده‌ای هم سعی کرده‌اند برای انتشار آلبوم اسپانسر پیدا کنند.

http://www.isna.ir/news/95061610457/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

قدردانی از مبدع شب آواز ایرانی

آرتنا: نخستین شب آواز ایرانی با طراحی، ابداع و مدیریت علی شیرازی خواننده و پژوهشگر موسیقی آوازی در خردادماه 1394 شروع به کار کرد.

zoom
قدردانی از مبدع شب آواز ایرانی
 

 

چهاردهمین نشست تخصصی شب آواز ایرانی در حالی برگزار شد که وب سایت «حام» به پخش آنلاین و زنده برنامه در فضای مجازی اقدام کرد. عباس سجادی مجری صحنه­ ای این نشست اعلام کرد که پخش مستقیم شب آواز ایرانی از فضای مجازی برای یک بار به طور رایگان و از ما­ه­های آتی با خرید بلیت به صورت آنلاین میسر خواهد بود. در این برنامه همیچنین سجادی بر لزوم قدردانی از زحمات مبدع این سلسله نشستها تأکید کرد. او با اعلام اینکه شب آواز ایرانی مدت یک سال و اندی است که برگزار می­ شود گفت: «دوست خوبمان علی شیرازی که مبدع این برنامه بودند، سال گذشته با همکاری مرکز موسیقی حوزه هنری، برگزاری سلسله نشست های شب آواز را شروع کردند. چندی پیش مصاحبه ­ای از بنده با یکی از دوستان در حوزه هنری انجام و بخشی از آن به گونه­ ای مطرح شده بود که انگار من جسارتی به کیفیت برنامه­ های گذشته شب آواز ایرانی کرده بودم. یعنی چنین تلقی­ ناخوشایندی از بخشی از حرف های من شده بود، که باید بگویم اینگونه نیست و باز هم تصریح می­ کنم ما سپاسگزار همه عزیزانی هستیم که شب آواز ایرانی را شروع کردند و یادآوری می­ کنم که حق تقدم خدمتگزاری در برنامه با این دوستان بوده است.» وی سپس افزود: «حالا هم در واقع ما داریم راه آن عزیزان را در شب آواز ایرانی ادامه می­ دهیم که آغازگر بودند.» سجادی در پایان صحبت هایش از میهمانان و بینندگان چهاردهمین شب آواز ایرانی خواست تا به شایستگی بنیانگذاران این برنامه را تشویق کنند، که حضار نیز چنین کردند.

گفتنی است نخستین شب آواز ایرانی با طراحی، ابداع و مدیریت علی شیرازی خواننده و پژوهشگر موسیقی آوازی در خردادماه 1394 شروع به کار کرد. پس از برگزاری پنجمین برنامه و در شرایطی که این برنامه به خوبی رونق گرفته و به اصطلاح جا افتاده بود، به ناگهان شیرازی با انتشار نامه­ ای خداحافظی خود را از شب آواز ایرانی اعلام کرد. او هیچ گاه درباره جدایی ناگهانی اش از شب آواز ایرانی چیزی نگفته و تا کنون نیز کمتر اشاره ­ای به دلایل استعفایش کرده است. علی شیرازی به تازگی برنامه جدیدی را با نام «آیین آواز» در فرهنگسرای ارسباران راه اندازی کرده است که ماه گذشته نخستین نشست آن برگزار شد. 

فردین علائی

 http://www.artna.org/fa/news/view/42943

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

نگاهی به سکانس آخر، کتاب تازه علی شیرازی

دریغاگوی هنرمندان

شفیع شجاعی ادیب (حافظ پژوه)

 

مرثیه‌سرایی، علاوه بر این‌که یکی از صنایع مهم ادبی در شعر فارسی است، نزد اهل تحقیق و تاریخ نیز منبعی ارزشمند محسوب می‌شود. چرا که پژوهشگر از طریق همین ابیات سروده شده توسط شاعر در رثای دوست و ممدوح خود به زوایای مهم و درخور توجهی از شخص مورد نظر دست می‌یابد. اما متأسفانه، هم تعداد این‌گونه مراثی اندک است و هم در همین اندک میراث باقی‌مانده از این نوع ادبی، به جز ابراز دریغ و افسوس و آه و ناله و افغان، نکتة دیگری که قابل تأمل باشد وجود ندارد.

در این زمان اما، وضعیت به گونه‌ای دیگر است و بهتر و بسامان‌تر به این مقوله توجه می‌شود. علاوه بر مرثیه‌هایی که نظم‌گونه است و به سبک قدما، در رثای شاعران و هنرمندانِ دیگر (و کوچ‌یافتگانِ شهیر) شعر می‌سرایند، سوگ‌نوشته‌هایی نیز به قلم اهل فن و آشنا به شخص متوفی و هنر و تخصص او، در قالب مطالبی سودمند نوشته می‌شود که اگر کسی همت کند و این مطالب را  گرد هم آورد و در موضوعات مختلف دسته‌بندی کند، مجموعه‌ای عظیم و گران‌سنگ ـ از نظر کمّی و کیفی ـ خلق می‌شود که در تحقیقات ادبی، تاریخی و هنری، بسیار سودمند خواهد بود و قابل تقدیر.

کتاب «سکانس آخر» دربردارنده سوگ‌نوشته‌هایی است در رثای هنرمندانِ سینما و کسانی که ردّ پایی از خود در سینما به جا گذاشته‌اند، یا به طریقی منشأ اثر بوده‌اند. در این کتابِ بی‌نظیر که در نوع خود اولین گام است، شاهد 37 مقالة با قالب سوگ‌نوشت هستیم. نکتة قابل تأمل این‌که؛ در این نوشته‌ها گاه به یادمان چهره‌هایی برمی‌خوریم که در نگاه اول هیچ ارتباطی به سینما و سینماگری نداشته‌اند. اما یاد و حافظة ستودنی و اِشراف و احاطة نویسندة کتاب، جناب علی شیرازی، و توضیحات وی، فوراً خواننده را متوجه اشتباه خود می­کند و علاوه بر شناختی که مثلاً از بانوی شعر معاصر ایران زنده‌یاد سیمین بهبهانی، به عنوان شاعری بزرگ به دست می­دهد، با وجهة دیگر این شخصیت در عرصة هنر و تأثیر هر قدر اندک او بر هنر سینما نیز خواننده را آشنا می‌کند.

نگارش و جمع و تدوین چنین مجموعة گران‌قدری، فقط از عهدة کسی ساخته است که علاوه بر شناختِ هنرمندان، خود نیز از آن عرصه و عرصه‌های دیگر هنری نیز واجد آگاهی بوده و به قول ظریفان دستی در آتش داشته باشد؛ سهل است که ایشان در یکی دو عرصة مهم، خود برانگیزانندة آتش است. بدین صورت که علی شیرازی در کتاب قبلی خود (دهة شصتی‌ها) دانش و اشراف خود را در حوزة سینما و تلویزیون به اثبات رسانده بود، حالا هم در این اثر که به نوعی ادامه و مکمل کتاب قبلی اما در ژانری دیگر محسوب می‌شود، این ادعای حقیر را باز هم صحه گذارده است. تا جایی که بنده اطلاع دارم در حوزه موسیقی و خصوصاً آواز که شکل دهنده علاقه و تخصص اصلیِ اوست، نیز سوگ‌نوشته‌هایی در رثای هنرمندان محبوب موسیقی که به ابدیت پیوسته‌اند، در مطبوعات به چاپ رسانده‌اند که انتظار و امید می‌رود در آینده‌ای نزدیک، آن مجموعه نیز در هیأت کتاب به زیور طبع آراسته گردد.

طرفه آنکه سکانس آخر فقط به هنرمندان نامیِ عرصة سینما نمی‌پردازد، بلکه در این کتاب با چهره‌هایی روبرو می‌شویم که خوانندة عادی و غیر حرفه‌ای، فقط در این کتاب و پس از مرگ و درج نام و یاد آنان و از طریق اثر مورد بحث، فرصت آشنایی می‌یابد. و صد البته که این امر قابل ستایش است و برای نسل آینده غنیمتی است ارزشمند. مطالب هر مقاله نیز بنا به میزان آشنایی مؤلف با هنرمند فقید و منابع موجود دربارة آن‌ها، کوتاه و بلند است. ولی همه آن‌ها خواندنی و جذاب و واجب التقدیر. مقالة اول که دربارة زنده‌یاد مرتضی احمدی است (آن مرد گنجی در سر داشت)، براعت استهلالی است زیبا برای آغاز کتاب و مشوقی قوی برای خواننده در پیگیری مقالات تا انتهای کتاب که به یاد مرحوم پروین می‌کده (نگاه مهربان و صدای خاص) اختصاص یافته است. و اگر این دو بزرگوار را دو تن از پیران سینمای معاصر بدانیم، مؤلف در آغاز در سوگ پدر سینما نشسته و در پایان دریغاگوی ما در سینما شده است.

از چندین هنر بودن یا داشتن نویسندة سکانس آخر قبلاً سخن گفته شده است که علاوه بر موسیقی و سینما که در هر دو متبحر و استاد است. در شعر و شاعری نیز دستی دارد و باید گفت او یک موسیقی‌دانِ شاعر و نویسندة خوش قلم سینما است، و در این کتاب ـ هر چند به قدری اندک ـ از هنر شاعری او می‌توان نشانه‌هایی یافت و آن، انتخاب نام و عنوان برخی مقالات است که واقعاً شاعرانه نشان می­دهند:

کوچ از شهر صدا (ص 28)؛ بودن یا نبودن (ص 32)؛ نواخوان (ص 62)؛ مرد آرام (ص 84)؛ از دوردست (ص 112)؛ تک افتاده (ص 150)؛ از یاد رفته (ص 157)؛ غریب آشنا (ص 162)

سکانس آخر، پایان‌نامة زندگی هنرمندان نیست؛ بلکه یاد و خاطرة آنان را جاودان ساخته است. لذا با آرزوی سلامتی برای مؤلفِ عزیز آن، تلاش او را دست مریزاد می‌گوییم زیرا که هر چند «تلخ است ندیدن‌شان»، ولی در این کتاب «گفتن‌شان همیشه شیرین» است.

(اشاره به تک بیتی که شیرازی در رثای زنده یاد احمد رسول زاده سروده و بر تارک نوشته اش در رثای این دوبلور نامی نشسته است:

تلخ است اگر دوری از روی ات/ گفتن ات تا همیشه شیرین است).

http://banifilm.ir/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%BA%D8%A7%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1/

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

علی شیرازی:

آواز ایرانی در این سال‌ها دچار رکود غم انگیزی شده

نشست های تخصصی آیین آواز

 

مدیر برگزاری سلسله نشست هـــــای تخصصی «آیین آواز» با اشاره به برگزاری این رویداد موسیقایی در فرهنگســــرای ارسباران از جزییات برنامه سخن گفت.
علی شیرازی خواننده و یکی از برگزارکنندگان سلسله نشست های تخصصی «آیین آواز» درباره این ویژه برنامه های موسیقایی به مهر گفت: بسیاری از علاقه مندان موسیقی ایرانی می‌دانند آواز ایرانی در این سال‌ها دچار رکود غم انگیزی شده و مدت هاست درخت تنومند هنر آواز کمتر میوه شیرینی پیشکش شیفتگان این هنر کرده است. بگذریم که عادت زیبای گوش دادن به آواز هم در کشاکش روزمرگی ها و تنگناهای ویژه دنیای مدرن کم کم به بوته فراموشی سپرده می­ شود. از این رو برای یادآوری قدر و جایگاه این هنر ارزشمند، با همکاری فرهنگسرای ارسباران و تعدادی از دوستان برنامه تخصصی جدیدی به نام «آیین آواز» را راه اندازی کردیم.
وی ادامه داد: «آیین آواز» که قرار است سومین سه شنبه هر ماه برگزار شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولاً از میان استادان و مدرسان آواز دعوت خواهد شد به یکی از مباحث تخصصی هنر خوانندگی موسیقی دستگاهی می پردازد. در میان مباحث و پرسش و پاسخ های کارشناس مجری برنامه با استاد مدعو شاهد اجراهای همان استاد که مهمان اصلی ماه محسوب می شود خواهیم بود. در ادامه هم چند تن از شاگردان و هنرجویان استاد با انتخاب و معرفی وی روی صحنه به هنرنمایی می پردازند.
اولین نشست تخصصی «آیین آواز» از ساعت ۲۰ سه شنبه ۱۹ مرداد در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار می شود.

http://banifilm.ir/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%DA%86%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%AF-%D8%BA%D9%85/

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰
فیلم هایی که باید خواند!
 نویسنده: هومن ظریف
 

کتاب«سکانس آخر»،شرح حال تعدادی از هنرمندان شاخص، شناخته شده و البته درگذشته سینما و موسیقی ایران است که همگی ربطی کم یا زیاد به مجمع الجزایر هنری سینما را دارند.
علی شیرازی، که بهتر بود این سوگ نامه را مولودی نامه می نامید؛زیرا این عزیزان،همگی با مرگ خود جاودانه شده اند و کم و بیش،زندگی معنا داری داشته اند؛ خود مجمع الجزایر و شخصیت جامع الابعادی دارد. او را خود نگارنده این سطور در نقش آفرینی و آوازخوانی،چنان ردیف و مسلط بر ردیف موسیقایی دیدم که به عنوان همکار روزنامه نگار،متعجب شدم. او در دو مستند یمینی شریف،نغمه سرای کودکان و فرخی یزدی،صدا و سیمایی نشان داده است.علاوه بر اینها،برنامه شب آواز ایرانی نیز از دست پخت های اوست.
اگر کتاب«سکانس آخر»را تورقی بکنیم،در آغاز با خود خواهیم گفت که با چند چهره گم نام مواجه خواهیم شد، اما در واقع همه افرادی که در کتاب جمع شده اند،نزد مخاطبان اهل سینما و در مرتبه دوم،موسیقی آشنا هستند. آشنایانی که رسم ایشان را بدون دانستن اسم ایشان می دانستیم و چه بسا با کاراکترهای آنها زندگی کرده ایم.
در این روایت های از نوع زندگی که خواه ناخواه نام سوگ نوشت به خود گرفته است،شیرازی منتقد،نگاه انتقادی خویش را عیان می کند.او هرگز تمجید گوی سینما و موسیقی ایران نیست و وقایع نگاری خود را با مدح و طعن،لوث نکرده است.دقت نظر او در آن بخش از سخنان مرتضی احمدی که جنس زبان شناختیک دارد، بسیار ارزشمند و بکر است و جالب اینجاست که در ادامه مباحث این چنینی،خود آن قلت و سخنی سره ای را در آستین دارد.
«بگذریم که احمدی آن قدر در ادای جزئیات این گویش وسواس داشت که نام تهرون در هر دو کتاب ارزنده اش پرسه در احوالات ترون و ترونیا،و فرهنگ بر وبچه های ترون را به صورت خاصی که می پسندید قید کرد و حتی از خیر به رسمیت شناختن و نوشتن این «ها»ی غیر ملفوظ جا خوش کرده در نام محاوره ای پایتخت هم گذشت.»
شیرازی در امتداد توانایی های خود در نقد فیلم و موسیقی کلاسیک ایران،پل های این ساحت ها را نیز به خوبی درک کرده و نشان داده است.صمیمیت او در نگارش پژوهش های خود،یکی دیگر از مولفه های کار ارزنده وی است:
«محمود استاد محمد نویسنده خوب و بی حاشیه ای بود و در کارگردانی هم بر ابزار کارش مسلط بود. البته خانمی که الان اسمش یادم نیست،به عنوان کارگردان فنی در ساخت سریال گذر خلیل ده مرده،یاری اش می داد.» 
شیرازی عیناً این جملات مشایخی را بیان کرده است و درصدد یافتن نام آن بانو نبوده است.حتی در روایت کوچ محمود استاد محمد به بندرعباس دهه ۵۰ و بازگشتی توفانی،هرگز به دنبال دلیل آن نبوده است،که می تواند درک شاعری اجتماعی چون ابراهیم منصفی(رامی) باشد.به جز این چند مورد پراکنده،شیرازی در قد و قامت یک مؤلف،به خوبی شخصیت هایی را انتخاب کرده که در تاریخچه سینمای ما نشانی دارند.معرفی بُعد کمتر شناخته شده سیمین بهبهانی به عنوان ترانه سرا، سوگ نوشت های مؤلف،بهانه ای است برای جامعه شناسی تلخ تاریخ معاصر فرهنگ و اجتماع ایران.
خواندن چنین کتاب هایی موجب دردسر خواننده نیز می شود،چون چه بسا یک پاراگراف،نظم اطلاعات و منطق روایی ذهنی خواننده را به هم می ریزد. به عنوان مثال،مطلبی که مؤلف درباره «رضا حاجیان»،بازیگر گمنام سینمای فیلمفارسی که کتک خور نامیده می شد،دو بند تأثیر گذار و قابل تامل نوشته است:
«گاهی نیزرضا بیک ایمان وردی، ید الله شیر اندامی،حسین گیل،فیروز(ستار هریس) و تعدادی دیگر از کتک خورها از جمله کسانی بودند که با داشتن مهارت های ورزشی و گاه فیزیک و چهره نسبتاً مناسب،به نقش های مثبت هم رسیدند و حتی «بیک»توانست خود را به عنوان یکی از چهار پنج سوپر استار فیلم های فارسی جا بیندازد.»
او با این توضیحات،پشت صحنه دنیای بازیگری را عیان می کند و در بند دیگری می نویسد:«طنز تلخ روزگار هم اینکه حتی تا روزهای پایانی عمر ِحاجیان نیز بسیاری از پیگیرترین تماشاگران و علاقه مندان سینمای ایران،نام کسی که نقش «حسن پپه»را در فیلم ممل آمریکایی بازی کرده بود، نمی دانستند.»
دقت نظر این منتقد سینما-موسیقی ایران،باعث شده است که در مطلب به ظاهر کوتاهی که به بهانه شأن موسیقایی عطاء الله خرم نگاشته است،در چند جمله،آسیب شناسی موسیقی متن چند دهه سینمای ایران را انجام دهد و در این راستا از تلاش های زنده یاد روبیک منصوری هم برای فرار از سینما صامت،پرده برداری کند.
تبادرهای ذهنی علی شیرازی،بسیار تلخ و شیرین هستند؛مثلاً در مطلب «اکبر خواجوی»،می خوانیم:«اما فیلم سیرک بزرگ او یک شکست دوجانبه بود(صحنه سنگ پراندن خود اکبر عبدی به پوستر همین فیلم را در هنرپیشه یادتان است؟)….»همچنین دقت مؤلف در بیان ظرایف تیپ های سینمای ایران در گفتاری که درباره حسن رضیانی نوشته است،از اوج های قلم پر موج خاطرات اوست:«یک دست کت و شلوار به همراه کراواتی پهن،سبیل دوگلاسی،دو خط ِریش مدل چکمه ای که تا زیر گونه‌هایش را می‌پوشاند…اینها قدری از  خرده تلاش های معمول در محدوده سینما و تلویزیون ایران بود که برای تیپ سازی روی چهره و اندام او صورت می گرفت.»
اما نگارش واژه معروف «بن‌هور» به صورت بن حور، استفاده از علامت ساکن بر روی آخرین حرف یک واژه به جای استفاده از ویرگول،چند غلط املایی حاصل همکاری مشترک ویراستار و تایپیست،به شدت به متن علی شیرازی لطمه زده است. زیرا متن او چند بُعدی است و نیم نگاهی به مباحث لهجه تهرونی و زبان شناسانه،در این غفلت های همکاران لطمه خورده است. از این نویسنده، بیشتر خواهیم خواند.

http://www.ettelaat.com/etiran/?p=214535

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

کارنامه‌ی زندگی هنرمندان سینما دقیق نیست


  • پای حرف‌های یک زندگی‌نامه‌نویس هنری؛

    زندگی‌نامه‌های هنرمندان را چه کسانی می‌نویسند/ تاثیر غلو در زندگی هنرمندان

    علی شیرازی گفت: متأسفانه و بنا به دلایل فراوان، مثلاً بخش کارنامه هنرمندان در گذشته چندان دقیق نیست و با وجود گسترش انواع فعالیت‌های سینمایی، روز به روز حتی از دقت هم فاصله می‌گیرد. بنابراین می‌توان به روزی نامشخص دلخوش کرد که اهل دلی دست به کار گردآوری دقیق‌تر کارنامه اهل سینما شود.

    «سکانس آخر» تازه‌ترین اثر نوشتاریِ علی شیرازی «نویسنده و منتقد سینما» است که در بیست و نهمین نمایشگاه کتاب رونمایی شد. کتاب که عنوان فرعیِ «سوگ‌نوشت هنرمندان خاموش» را  بر خود دارد، به مرور زندگی و فعالیت‌های تعدادی از هنرمندان‌ِ درگذشته‌ی این سال‌ها که عمدتاً اهل سینما بودند؛ می­‌پردازد. البته برخی هنرمندان موسیقی و شعر نیز که در سینما دستی داشته‌اند نیز در کتاب حضور دارند.  کسانی چونان محمدرضا لطفی، سیمین بهبهانی، بابک بیات، عطاءالله خرم، غلامعلی  پورعطایی، علیرضا خورشیدفر، به همراه هنرمندانی چندکاره که در چندین عرصه می­‌درخشیدند، همچون زنده­‌یاد مرتضی احمدی و سینماگران دیگری مانند زنده­‌یادان ناصر گیتی‌جاه، حسن رضیانی، مازیار پرتو، مسعود بهنام، ژیلا مهرجویی، علی محزون، صابر رهبر، هوشنگ کاوسی و تعدادی دیگر.

    سکانس آخر را انتشارات ادریس در ۱۷۲ صفحه با جلد شومیز و در دو قطع مجزای وزیری و رقعی با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه با بهای ۹۰۰۰ تومان به بازار کتاب فرستاده است.

    کارنامه‌ هنرمندانِ درگذشته دقیق نیست

    شیرازی در رابطه با چگونگی شکل‌گیری این کتاب به خبرنگار ایلنا گفت: از زمانی که دریافتم درخصوص بسیاری از عزیزانی که درمی‌گذرند و حتی بسیاری از زندگان، بیوگرافی‌های به درد بخور و درست و درمانی وجود ندارد. گاه در مواردی حتی میزان اطلاعات درباره‌ی آدم‌های مشهوری از این جمع نیز از حد چند سطر فراتر نمی‌رود. این خلأ به همراه تشویق دوستان باعث شد تا این کار را انجام دهم و در ماهنامه‌ سینمایی فیلم، هنر موسیقی و یکی دو جای دیگری که گاه و بیگاه با آن‌ها همکاری می­‌کردم و می­‌کنم به نوشتن در این زمینه ادامه دادم.

    او افزود: در مقدمه‌ کتاب هم توضیح داده­‌ام که از ابتدا هدف از این جمع‌آور‌ی،ضمن برآورده شدن جبران بخشی از آن کمبود، انتشار یکجای چکیده‌های حساس درباره سینماگران – این محبوب‌ترین گروه هنرمندان در میان توده‌های مردم، در کنار مثلاً اهل موسیقی – بود. البته باید درنظر داشت که متأسفانه و بنا به دلایل فراوان، مثلاً بخش کارنامه هنرمندانِ درگذشته چندان دقیق نیست و با وجود گسترش انواع فعالیت‌های سینمایی، روز به روز حتی از دقت هم فاصله می‌گیرد. بنابراین می‌توان به روزی نامشخص دلخوش کرد که اهل دلی دست به کار گردآوری دقیق‌تر کارنامه اهل سینما شود.

    این نویسنده همچنین در رابطه با تغییر اسم کتاب از «سوگ‌نوشت سینماگران خاموش»‌به «سوگنوشت هنرمندان خاموش» نیز بیان کرد: همه‌ عزیزانی که در کتاب حضور دارند دست‌کم یکبار در سینما به نوعی نقش‌آفرینی کرده­‌اند و اصلاً خود کتاب نیز بیشتر دربردارنده‌ نوشته­‌هایی از من است که به مناسبت یادکرد از این درگذشتگان در صفحه­‌ای به همین نام به چاپ رسیده است اما وقتی کتاب آماده شد و نخستین بار آن را ورق زدم، به یاد آوردم که این نام فرعی، نمی­‌تواند نام کاملی برای کتاب تلقی شود. چراکه بسیاری از هنرمندان حاضر در کتاب از اساس با عنوان سنیماگر شناخته نمی­‌شدند مانند استاد محمدرضا لطفی و بانو سیمین بهبهانی. این بود که در نهایت به نام فرعی کنونی رسیدیم که همان «سوگ‌نوشت‌ هنرمندان خاموش» است.

    شیرازی در پاسخ به این سوال که کارِ بیوگرافی‌نویسی را از چه زمانی آغاز کرده، اظهار کرد: در دهه‌ هفتاد، نخستین مطلبی که از من در مطبوعات چاپ شد، نقد یک آلبوم موسیقی بود به نام «در گذر» که حالا کمتر کسی آن نوشته و حتی آن آلبوم را به یاد می­‌آورم. شاید امروز فقط برخی هنرمندان آن اثر مانند علی صمدپور که با آهنگسازی برای فیلم «ماهی‌ها عاشق می­‌شوند» به شهرت رسید در ذهن­‌ها باقی مانده با­شند. دومین نوشته­‌ام نقد یک برنامه‌ تلویزیونی بود، سومی یک گزارش... تا آنکه رسیدم به یکی از مطلوب‌ترین و مهمترین مقوله­‌هایی که در زمینه‌ روزنامه­‌نگاری در پیش  گرفتم. یعنی بلافاصله به عنوان چهارمین و پنجمین نوشته­‌هایی که از من به چاپ رسید، مروری کوتاه کردم بر زندگی دو تن از هنرمندان موسیقی ملی­‌مان؛ کلنل علینقی وزیری و سیدحسین طاهرزاده. بی‌آنکه حتی خودم بدانم در آینده به‌صورت جدی این کار را در زمان زندگی و مرگ هنرمندان بسیاری انجام دادم و بازخوردهای خوبی هم در طول این مسیر گرفتم.

    وی افزود: بعد از آن در بین کارهای مطبوعاتی‌­ام هر جا که ضرورتی احساس می­‌کردم، به نوشتن می‌پرداختم. مثلاً زمانی که سعید راد تازه به کشور برگشته بود و می­‌خواست فیلم «دوئل» را بازی کند، من که خاطرات خوبی از حضور او در فیلم‌های موج نو داشتم ذوق زده شدم و مطلب نسبتاً بلندی در هفته‌نامه‌ فرهیختگان نوشتم. یا مثلاً در زادروز استاد بنان، که همیشه به صدایش عشق ورزیده‌ام، نوشته­‌ای در روزنامه‌ی شرق نوشتم که از آن استقبال شد.

  • زندگی‌نامه‌های هنرمندان را چه کسانی می‌نویسند/ تاثیر غلو در زندگی هنرمندان
  •  

    از بابک بیات تأثیر گرفتم

    این منتقد در رابطه با تأثیرپذیری از بابک بیات در نگارش این کتاب بیان کرد: قبل‌تر هم درباره‌ اهل موسیقی این کار را به مناسبت‌های مختلف ادامه داده بودم – چه درباره زندگان و چه در خصوص رفتگان – مانند نوشته­‌ام درباره‌ زنده­‌یاد، ایرج بسطامی «صدای از جنس خاک بم» که بعدها در جاهای مختلفی بازنشر شد و در کتاب «سکوت گویا» نیز موجود است. یا یکی دیگر از مقاله­‌های مشهورم «نگاهی به چهار صدای شاخص بعد از انقلاب» که شجریان، ناظری، افتخاری و زنده­‌یاد بسطامی را دربرمی­‌گرفت که این یکی هم در کتاب سکوت گویا گنجانده شد. در واقع جدای از علاقه و انگیزه‌‌های شخصی­‌ام چیزی که مرا بیشتر به تداوم این کار سوق می­‌داد تشویق‌های خوانندگان مطالبم بود که اهل سینما و موسیقی نیز جزوشان بودند.

    شیرازی با اشاره به اینکه همیشه از مرده­‌پرستی بیزار بوده­‌ام. جدای از آنکه دیده­‌ایم در هیاهوهای معمول از این جنس که پیرامون سلبریتی­‌های درگذشته را می­‌گیرد و همه از جمله دوستان‌ دور و نزدیک به این گروه و حتی دشمنان آن عزیز از دست رفته، می­‌کوشند خود را بسیار دوستدار و صمیمی با آن فرد نشان دهند، چیزی که در این روال همیشه تا حد زیادی با غفلت قرین می­‌شود، حقیقت‌ها و واقعیات پیرامونی زندگی، شخصیت و آثار آن هنرمند درگذشته است.

    وی افزود: بگذریم که من هنگام ویرایش صحبت‌ها و نوشتارهای دوستانم درباره رفتگان نیز از دیدن اغراق‌های دور از واقعیت و بزرگنمایی­‌ها دچار عذاب روحی می­‌شوم و کاری هم از دستم برنمی­‌آید، چراکه هیچ ویراستاری حق ندارد در بیان و کلام و نوشتار دیگران از نظر «محتوایی» و مضمونی دست ببرد؛ مگر در موارد نادر. از آن گذشته، ما آنقدر در زمینه غلیان احساسات غیرواقعی و دروغین در خصوص درگذشتگان «پیش»رفته­‌ایم و در واقع درجا زده­‌ایم که حالا سوگواری‌های این‌چنینی برای خودش صاحب عرف و سنت و ترجیع­‌بندهای مشخصی شده است.

    شیرازی ادامه داد: زمانی که مادرم درگذشت دوستی قدیمی به مراسم تشییع جنازه و بعداً بزرگداشتش آمد که سال‌ها با همدیگر قهر بودیم. من ضمن احترام به آن دوست ته دلم گفتم حتماً باید مادرِ من می­‌مرد تا سراغی از من می‌گرفتی؟ نمی­‌شد مثلاً در عروسی خودم یا تولد فرزندم می­‌آمدی و احوالی از ما می­‌گرفتی؟ البته این آسیب بزرگ در موارد مشابه شامل خود من هم می­‌شود و نمی­‌خواهم یک تنه به قاضی بروم ولی درنظر بگیرید که شاید در اثر انباشت این آسیب‌ها بود که آقای یوسف اباذری در واکنش به مرگ مرتضی پاشایی و پیامدهایش آن حرفها را زد و برخی به اشتباه آن سخنرانی را توهین‌آمیز تلقی کردند.

    از صفحه‌ درگذشتگان ایرانی ماهنامه‌ فیلم، کنار گذاشته شدم

    این نویسنده و منتقد سینما در پاسخ به این سوال که قصد چاپ و انتشار یکجای نوشته­‌هایتان درباره هنرمندان زنده را ندارید، اظهار کرد: چرا. ضمن اینکه نوشته­‌های من درباره‌ درگذشتگان نیز محدود به همین افراد حاضر در کتاب نیست. قصد دارم این مسیر را چه به هنگام ضرورت‌هایی ناگزیر مانند فوت هنرمندان و چه در زمان پاسداشت زندگان ادامه دهم و البته نشر یکجای این نوشته­‌ها بستگی به شرایط و همت ناشران دارند. کاری که انتشارات ادریس از پس آن برآمد و من هم به سهم خودم قدردان مدیریت و کادر این مؤسسه انتشاراتی هستم.

    وی همچنین در رابطه با کناره‌گیری از صفحه‌ درگذشتگان ایرانیِ ماهنامه‌ فیلم بیان کرد: واقعیت این است که من کناره نگرفتم، شاید به نوعی کنار گذاشته شدم. یعنی از ابتدای سال گذشته یکی از مسئولان مجله مدام به من سفارش درگذشتگان جدید سینمای ایران را می­‌داد و من به یکباره پس از چهار پنج ماه متوجه شدم که تمام نوشته­‌هایم‌ در این مدت کنار گذاشته ­شده­‌اند. بعد هم دیدم که اصلاً لوگوی این بخش، حذف شده است. البته شاید همانطور که شما صفحه را پرطرفدار می­‌دانید، دلیل حذف ناخواسته و بدون اطلاع من موفقیتم بوده باشد! (این را باید بگویم که من به تنهایی عامل موفقیت بخش درگذشتگان در آن سال‌ها نبودم و خیلی‌ها حتی از میان سینماگران در توفیق این بخش دخیل بودند). پارسال پس از راه‌اندازی برنامه‌ شب آواز ایرانی نیز وقتی موفقیت این برنامه به همگان و ازجمله حامی رسمی این برنامه ثابت شد، من مجبور به کناره‌گیری از برنامه ابداعی خودم شدم...!

    از کتاب موسیقی فیلم ایرانی چه خبر؟

    شیرازی همچنین با اشاره به کتاب «موسیقی فیلم ایرانی» گفت: بیراه نیست اگر بگویم که همیشه دوست داشتم موسیقی فیلم ایرانی نخستین کتابی باشد که از من روی پیشخوان کتابفروشی‌ها می­‌آید. دوبار هم کتاب تا مرز انتشار رفت که بار اول متأسفانه به دلیل بدهی‌های ناشری که با هم صحبت کرده و قرار و مدارها را گذاشته بودیم متوقف شد و بار دوم نیز به دلیل دیگری موفق به این کار نشدیم. از ابتدا هم استادم در رشته‌ نقد موسیقی فیلم یعنی تورج زاهدی عزیز مرا بسیار تشویق کرد و حتی مقدمه‌ای هم بر کتاب نوشت. اما از شما چه پنهان در گذر زمان، حالا صاحب کتاب دیگری با همان نام موسیقی فیلم ایرانی شده­‌ام و همچنان پیگیر چاپ و انتشار آن هستم.

    وی ادامه داد: قصد دارم چند قطعه‌ آواز را ضبط و در فضای مجازی منتشر کنم. صحبت‌هایی هم با سردبیر یک برنامه رادیویی داشته­‌ام تا شکلی از آواز کارگاهی را به صورت صحبت‌های تخصصی توأم با اجرا و خوانندگی برای شنوندگان به پیش ببریم. البته همه اینها شرطش سلامت صدای من است و آلودگی هوا که مدت‌هاست به اندام‌های تنفسی خوانندگان آسیب وارد کرده است. چندی قبل هم دوستم هومن ظریف هشت سروده از فرخی یزدی را ارائه کرد و من در سرعت کوتاهی آن‌ها را به آواز و یکی دوتایشان را هم به قطعات ضربی تبدیل کردم که با رضایت کارگردان، به مرحله ضبط رسید و در فیلم مستند فرخی یزدی از آن‌ها استفاده شده است.

    این نویسنده و منتقد در پایان سخنان خود با اشاره به کارهایی که در حوزه ی کتاب مشغول آن است، بیان کرد: کتابی درباره‌ی ایرج خواجه امیری در دست نگارش دارم.  نامش هم«صدای معیار»است ولی این کتاب خیلی کُند پیش می­رود. استاد متأسفانه مدتی است که بیمار است و هرچند اخبار امیدوارکننده­ای از وضعیت سلامتی ایشان به گوش می­رسد ولی بهتر است کمتر مزاحمشان شویم تا دوران نقاهت را به خوبی به پایان برسانند. به هر روی این کتاب از سوی من یک نوع ادای دین به استاد غیرمستقیمم در هنر آواز است که حتماً آن را به سرانجام خواهم رساند. قول هم می­دهم در کیفیت اثر ذره­ای کوتاه نیایم و در حد وسع و بضاعتم کتابی درخور نام بزرگ ایرج که صدایش صدای معیار نام گرفته عرضه کنم.

  • http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/379041-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%BA%D9%84%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86
  • علی شیرازی