نگاهی به سکانس آخر، کتاب تازه علی شیرازی
دریغاگوی هنرمندان
شفیع شجاعی ادیب (حافظ پژوه)
مرثیهسرایی، علاوه بر اینکه یکی از صنایع مهم ادبی در شعر فارسی است، نزد اهل تحقیق و تاریخ نیز منبعی ارزشمند محسوب میشود. چرا که پژوهشگر از طریق همین ابیات سروده شده توسط شاعر در رثای دوست و ممدوح خود به زوایای مهم و درخور توجهی از شخص مورد نظر دست مییابد. اما متأسفانه، هم تعداد اینگونه مراثی اندک است و هم در همین اندک میراث باقیمانده از این نوع ادبی، به جز ابراز دریغ و افسوس و آه و ناله و افغان، نکتة دیگری که قابل تأمل باشد وجود ندارد.
در این زمان اما، وضعیت به گونهای دیگر است و بهتر و بسامانتر به این مقوله توجه میشود. علاوه بر مرثیههایی که نظمگونه است و به سبک قدما، در رثای شاعران و هنرمندانِ دیگر (و کوچیافتگانِ شهیر) شعر میسرایند، سوگنوشتههایی نیز به قلم اهل فن و آشنا به شخص متوفی و هنر و تخصص او، در قالب مطالبی سودمند نوشته میشود که اگر کسی همت کند و این مطالب را گرد هم آورد و در موضوعات مختلف دستهبندی کند، مجموعهای عظیم و گرانسنگ ـ از نظر کمّی و کیفی ـ خلق میشود که در تحقیقات ادبی، تاریخی و هنری، بسیار سودمند خواهد بود و قابل تقدیر.
کتاب «سکانس آخر» دربردارنده سوگنوشتههایی است در رثای هنرمندانِ سینما و کسانی که ردّ پایی از خود در سینما به جا گذاشتهاند، یا به طریقی منشأ اثر بودهاند. در این کتابِ بینظیر که در نوع خود اولین گام است، شاهد 37 مقالة با قالب سوگنوشت هستیم. نکتة قابل تأمل اینکه؛ در این نوشتهها گاه به یادمان چهرههایی برمیخوریم که در نگاه اول هیچ ارتباطی به سینما و سینماگری نداشتهاند. اما یاد و حافظة ستودنی و اِشراف و احاطة نویسندة کتاب، جناب علی شیرازی، و توضیحات وی، فوراً خواننده را متوجه اشتباه خود میکند و علاوه بر شناختی که مثلاً از بانوی شعر معاصر ایران زندهیاد سیمین بهبهانی، به عنوان شاعری بزرگ به دست میدهد، با وجهة دیگر این شخصیت در عرصة هنر و تأثیر هر قدر اندک او بر هنر سینما نیز خواننده را آشنا میکند.
نگارش و جمع و تدوین چنین مجموعة گرانقدری، فقط از عهدة کسی ساخته است که علاوه بر شناختِ هنرمندان، خود نیز از آن عرصه و عرصههای دیگر هنری نیز واجد آگاهی بوده و به قول ظریفان دستی در آتش داشته باشد؛ سهل است که ایشان در یکی دو عرصة مهم، خود برانگیزانندة آتش است. بدین صورت که علی شیرازی در کتاب قبلی خود (دهة شصتیها) دانش و اشراف خود را در حوزة سینما و تلویزیون به اثبات رسانده بود، حالا هم در این اثر که به نوعی ادامه و مکمل کتاب قبلی اما در ژانری دیگر محسوب میشود، این ادعای حقیر را باز هم صحه گذارده است. تا جایی که بنده اطلاع دارم در حوزه موسیقی و خصوصاً آواز که شکل دهنده علاقه و تخصص اصلیِ اوست، نیز سوگنوشتههایی در رثای هنرمندان محبوب موسیقی که به ابدیت پیوستهاند، در مطبوعات به چاپ رساندهاند که انتظار و امید میرود در آیندهای نزدیک، آن مجموعه نیز در هیأت کتاب به زیور طبع آراسته گردد.
طرفه آنکه سکانس آخر فقط به هنرمندان نامیِ عرصة سینما نمیپردازد، بلکه در این کتاب با چهرههایی روبرو میشویم که خوانندة عادی و غیر حرفهای، فقط در این کتاب و پس از مرگ و درج نام و یاد آنان و از طریق اثر مورد بحث، فرصت آشنایی مییابد. و صد البته که این امر قابل ستایش است و برای نسل آینده غنیمتی است ارزشمند. مطالب هر مقاله نیز بنا به میزان آشنایی مؤلف با هنرمند فقید و منابع موجود دربارة آنها، کوتاه و بلند است. ولی همه آنها خواندنی و جذاب و واجب التقدیر. مقالة اول که دربارة زندهیاد مرتضی احمدی است (آن مرد گنجی در سر داشت)، براعت استهلالی است زیبا برای آغاز کتاب و مشوقی قوی برای خواننده در پیگیری مقالات تا انتهای کتاب که به یاد مرحوم پروین میکده (نگاه مهربان و صدای خاص) اختصاص یافته است. و اگر این دو بزرگوار را دو تن از پیران سینمای معاصر بدانیم، مؤلف در آغاز در سوگ پدر سینما نشسته و در پایان دریغاگوی ما در سینما شده است.
از چندین هنر بودن یا داشتن نویسندة سکانس آخر قبلاً سخن گفته شده است که علاوه بر موسیقی و سینما که در هر دو متبحر و استاد است. در شعر و شاعری نیز دستی دارد و باید گفت او یک موسیقیدانِ شاعر و نویسندة خوش قلم سینما است، و در این کتاب ـ هر چند به قدری اندک ـ از هنر شاعری او میتوان نشانههایی یافت و آن، انتخاب نام و عنوان برخی مقالات است که واقعاً شاعرانه نشان میدهند:
کوچ از شهر صدا (ص 28)؛ بودن یا نبودن (ص 32)؛ نواخوان (ص 62)؛ مرد آرام (ص 84)؛ از دوردست (ص 112)؛ تک افتاده (ص 150)؛ از یاد رفته (ص 157)؛ غریب آشنا (ص 162)
سکانس آخر، پایاننامة زندگی هنرمندان نیست؛ بلکه یاد و خاطرة آنان را جاودان ساخته است. لذا با آرزوی سلامتی برای مؤلفِ عزیز آن، تلاش او را دست مریزاد میگوییم زیرا که هر چند «تلخ است ندیدنشان»، ولی در این کتاب «گفتنشان همیشه شیرین» است.
(اشاره به تک بیتی که شیرازی در رثای زنده یاد احمد رسول زاده سروده و بر تارک نوشته اش در رثای این دوبلور نامی نشسته است:
تلخ است اگر دوری از روی ات/ گفتن ات تا همیشه شیرین است).