علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

روزنامه نگاری و مقالات فرهنگی و هنری، سروده‌ها، درد دل‌ها و مصاحبه‌ها

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

علی شیرازی:

آواز ایرانی در این سال‌ها دچار رکود غم انگیزی شده

نشست های تخصصی آیین آواز

 

مدیر برگزاری سلسله نشست هـــــای تخصصی «آیین آواز» با اشاره به برگزاری این رویداد موسیقایی در فرهنگســــرای ارسباران از جزییات برنامه سخن گفت.
علی شیرازی خواننده و یکی از برگزارکنندگان سلسله نشست های تخصصی «آیین آواز» درباره این ویژه برنامه های موسیقایی به مهر گفت: بسیاری از علاقه مندان موسیقی ایرانی می‌دانند آواز ایرانی در این سال‌ها دچار رکود غم انگیزی شده و مدت هاست درخت تنومند هنر آواز کمتر میوه شیرینی پیشکش شیفتگان این هنر کرده است. بگذریم که عادت زیبای گوش دادن به آواز هم در کشاکش روزمرگی ها و تنگناهای ویژه دنیای مدرن کم کم به بوته فراموشی سپرده می­ شود. از این رو برای یادآوری قدر و جایگاه این هنر ارزشمند، با همکاری فرهنگسرای ارسباران و تعدادی از دوستان برنامه تخصصی جدیدی به نام «آیین آواز» را راه اندازی کردیم.
وی ادامه داد: «آیین آواز» که قرار است سومین سه شنبه هر ماه برگزار شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولاً از میان استادان و مدرسان آواز دعوت خواهد شد به یکی از مباحث تخصصی هنر خوانندگی موسیقی دستگاهی می پردازد. در میان مباحث و پرسش و پاسخ های کارشناس مجری برنامه با استاد مدعو شاهد اجراهای همان استاد که مهمان اصلی ماه محسوب می شود خواهیم بود. در ادامه هم چند تن از شاگردان و هنرجویان استاد با انتخاب و معرفی وی روی صحنه به هنرنمایی می پردازند.
اولین نشست تخصصی «آیین آواز» از ساعت ۲۰ سه شنبه ۱۹ مرداد در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار می شود.

http://banifilm.ir/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%DA%86%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%AF-%D8%BA%D9%85/

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰
فیلم هایی که باید خواند!
 نویسنده: هومن ظریف
 

کتاب«سکانس آخر»،شرح حال تعدادی از هنرمندان شاخص، شناخته شده و البته درگذشته سینما و موسیقی ایران است که همگی ربطی کم یا زیاد به مجمع الجزایر هنری سینما را دارند.
علی شیرازی، که بهتر بود این سوگ نامه را مولودی نامه می نامید؛زیرا این عزیزان،همگی با مرگ خود جاودانه شده اند و کم و بیش،زندگی معنا داری داشته اند؛ خود مجمع الجزایر و شخصیت جامع الابعادی دارد. او را خود نگارنده این سطور در نقش آفرینی و آوازخوانی،چنان ردیف و مسلط بر ردیف موسیقایی دیدم که به عنوان همکار روزنامه نگار،متعجب شدم. او در دو مستند یمینی شریف،نغمه سرای کودکان و فرخی یزدی،صدا و سیمایی نشان داده است.علاوه بر اینها،برنامه شب آواز ایرانی نیز از دست پخت های اوست.
اگر کتاب«سکانس آخر»را تورقی بکنیم،در آغاز با خود خواهیم گفت که با چند چهره گم نام مواجه خواهیم شد، اما در واقع همه افرادی که در کتاب جمع شده اند،نزد مخاطبان اهل سینما و در مرتبه دوم،موسیقی آشنا هستند. آشنایانی که رسم ایشان را بدون دانستن اسم ایشان می دانستیم و چه بسا با کاراکترهای آنها زندگی کرده ایم.
در این روایت های از نوع زندگی که خواه ناخواه نام سوگ نوشت به خود گرفته است،شیرازی منتقد،نگاه انتقادی خویش را عیان می کند.او هرگز تمجید گوی سینما و موسیقی ایران نیست و وقایع نگاری خود را با مدح و طعن،لوث نکرده است.دقت نظر او در آن بخش از سخنان مرتضی احمدی که جنس زبان شناختیک دارد، بسیار ارزشمند و بکر است و جالب اینجاست که در ادامه مباحث این چنینی،خود آن قلت و سخنی سره ای را در آستین دارد.
«بگذریم که احمدی آن قدر در ادای جزئیات این گویش وسواس داشت که نام تهرون در هر دو کتاب ارزنده اش پرسه در احوالات ترون و ترونیا،و فرهنگ بر وبچه های ترون را به صورت خاصی که می پسندید قید کرد و حتی از خیر به رسمیت شناختن و نوشتن این «ها»ی غیر ملفوظ جا خوش کرده در نام محاوره ای پایتخت هم گذشت.»
شیرازی در امتداد توانایی های خود در نقد فیلم و موسیقی کلاسیک ایران،پل های این ساحت ها را نیز به خوبی درک کرده و نشان داده است.صمیمیت او در نگارش پژوهش های خود،یکی دیگر از مولفه های کار ارزنده وی است:
«محمود استاد محمد نویسنده خوب و بی حاشیه ای بود و در کارگردانی هم بر ابزار کارش مسلط بود. البته خانمی که الان اسمش یادم نیست،به عنوان کارگردان فنی در ساخت سریال گذر خلیل ده مرده،یاری اش می داد.» 
شیرازی عیناً این جملات مشایخی را بیان کرده است و درصدد یافتن نام آن بانو نبوده است.حتی در روایت کوچ محمود استاد محمد به بندرعباس دهه ۵۰ و بازگشتی توفانی،هرگز به دنبال دلیل آن نبوده است،که می تواند درک شاعری اجتماعی چون ابراهیم منصفی(رامی) باشد.به جز این چند مورد پراکنده،شیرازی در قد و قامت یک مؤلف،به خوبی شخصیت هایی را انتخاب کرده که در تاریخچه سینمای ما نشانی دارند.معرفی بُعد کمتر شناخته شده سیمین بهبهانی به عنوان ترانه سرا، سوگ نوشت های مؤلف،بهانه ای است برای جامعه شناسی تلخ تاریخ معاصر فرهنگ و اجتماع ایران.
خواندن چنین کتاب هایی موجب دردسر خواننده نیز می شود،چون چه بسا یک پاراگراف،نظم اطلاعات و منطق روایی ذهنی خواننده را به هم می ریزد. به عنوان مثال،مطلبی که مؤلف درباره «رضا حاجیان»،بازیگر گمنام سینمای فیلمفارسی که کتک خور نامیده می شد،دو بند تأثیر گذار و قابل تامل نوشته است:
«گاهی نیزرضا بیک ایمان وردی، ید الله شیر اندامی،حسین گیل،فیروز(ستار هریس) و تعدادی دیگر از کتک خورها از جمله کسانی بودند که با داشتن مهارت های ورزشی و گاه فیزیک و چهره نسبتاً مناسب،به نقش های مثبت هم رسیدند و حتی «بیک»توانست خود را به عنوان یکی از چهار پنج سوپر استار فیلم های فارسی جا بیندازد.»
او با این توضیحات،پشت صحنه دنیای بازیگری را عیان می کند و در بند دیگری می نویسد:«طنز تلخ روزگار هم اینکه حتی تا روزهای پایانی عمر ِحاجیان نیز بسیاری از پیگیرترین تماشاگران و علاقه مندان سینمای ایران،نام کسی که نقش «حسن پپه»را در فیلم ممل آمریکایی بازی کرده بود، نمی دانستند.»
دقت نظر این منتقد سینما-موسیقی ایران،باعث شده است که در مطلب به ظاهر کوتاهی که به بهانه شأن موسیقایی عطاء الله خرم نگاشته است،در چند جمله،آسیب شناسی موسیقی متن چند دهه سینمای ایران را انجام دهد و در این راستا از تلاش های زنده یاد روبیک منصوری هم برای فرار از سینما صامت،پرده برداری کند.
تبادرهای ذهنی علی شیرازی،بسیار تلخ و شیرین هستند؛مثلاً در مطلب «اکبر خواجوی»،می خوانیم:«اما فیلم سیرک بزرگ او یک شکست دوجانبه بود(صحنه سنگ پراندن خود اکبر عبدی به پوستر همین فیلم را در هنرپیشه یادتان است؟)….»همچنین دقت مؤلف در بیان ظرایف تیپ های سینمای ایران در گفتاری که درباره حسن رضیانی نوشته است،از اوج های قلم پر موج خاطرات اوست:«یک دست کت و شلوار به همراه کراواتی پهن،سبیل دوگلاسی،دو خط ِریش مدل چکمه ای که تا زیر گونه‌هایش را می‌پوشاند…اینها قدری از  خرده تلاش های معمول در محدوده سینما و تلویزیون ایران بود که برای تیپ سازی روی چهره و اندام او صورت می گرفت.»
اما نگارش واژه معروف «بن‌هور» به صورت بن حور، استفاده از علامت ساکن بر روی آخرین حرف یک واژه به جای استفاده از ویرگول،چند غلط املایی حاصل همکاری مشترک ویراستار و تایپیست،به شدت به متن علی شیرازی لطمه زده است. زیرا متن او چند بُعدی است و نیم نگاهی به مباحث لهجه تهرونی و زبان شناسانه،در این غفلت های همکاران لطمه خورده است. از این نویسنده، بیشتر خواهیم خواند.

http://www.ettelaat.com/etiran/?p=214535

  • علی شیرازی