علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

علی شیرازی

روزنامه‌نگاری، شعرها و نوشته‌ها

روزنامه نگاری و مقالات فرهنگی و هنری، سروده‌ها، درد دل‌ها و مصاحبه‌ها

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مدیر «آیین آواز» از مقابله با تقلید و تک‌صدایی می‌گوید

فرهنگ > موسیقی - علی شیرازی، مدیر برنامه «آیین آواز» می‌گوید: «گفتمان‌ در هنر آواز ایرانی سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است.»

 

برنامه «آیین آواز» که سومین سه‌شنبه هر ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولا از میان استادان و مدرسان حال‌حاضر آواز است، به یکی از مباحث تخصصی خوانندگی می‌پردازد. مخاطبان لابه‌لای مباحث و پرسش و پاسخ‌های کارشناس-مجری برنامه با استاد مدعو، شاهد اجراهای همان استاد هم خواهند بود. در ادامه چند تن از شاگردان و هنرجویان آن استاد، با انتخاب و معرفی او روی صحنه به هنرنمایی می‌پردازند.

نشست تخصصی «آیین آواز» قرار است کاشف چهره‌های ناشناخته باشد و همچنین نام و هنر چهره‌های آوازی کشورمان را که مدتی است به سایه خزیده و از نظرها دور شده‌اند، به همگان یادآوری کند.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گفت‌و‌گویی است با علی شیرازی که پیش از این برنامه «شب آواز ایرانی» را حوزه هنری و اکنون «آیین آواز» را در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌کند.

از چگونگی و روند شکل‌گیری برنامه «آیین آواز» بگویید که پس از «شب آواز ایرانی» دومین حرکت این‌چنینی شما به شمار می‌رود.

راستش داستان شکل‌گیری «آیین آواز» هم چندان از فکر و ایده راه‌اندازی «شب آواز ایرانی» جدا نیست. خب من امسال بیست‌و‌هفتمین سالی است که آواز می‌خوانم و در کنار روزنامه‌نگاری و نگارش کتاب‌هایم به صورت جدی به خوانندگی و تمرین روزانه و اگر شد به اجراهای کمابیشی هم که دارم، می‌­اندیشم.

چه شد که خوانندگی را به صورت جدی دنبال نکردید؟

بد نیست بدانید که من از آغاز به خوانندگی به صورت جدی نگاه می­‌کردم اما مثل خیلی از همکلاسی‌ها و همدوره­‌ای‌هایم پشت درهای بسته و روابط بعضا ناسالم و باندبازی‌ها ماندم، به مرور برخی از روایت‌ها و دیده­‌ها و شنیده­‌هایم از این روابط را به مقاله­‌هایم کشاندم.

 

در واقع کوشیدید به آسیب شناسی دست بزنید.

 

درست است. کم‌کم این به قول شما آسیب‌شناسی مداوم باعث شد تا به خیل عظیمی از آدم‌هایی که پشت درهای بسته مانده­‌اند و به هیچ دسته و گروهی هم راه ندارند، بیندیشم که صددرصد خودم هم جزو آن‌ها بوده و هستم.

و جرقه این برنامه های پژوهشی کی زده شد؟

یک‌بار به ضرورت یکی از مشغله­‌هایم که نقد فیلم است، در مقابل سینما پارس میدان انقلاب ایستاده بودم تا بلیت بخرم و وارد سینما شوم. ناگهان دیدم مردی که حدود 70سال داشت، به شیوه ادیب خوانساری آوازی را زمزمه می‌کند. او لباس‌های کهنه اما مرتبی به تن داشت و وقتی هم صحبت شدم، به نیکی از آقا ادیب یاد کرد و گفت که با این استاد بزرگ آواز معاشرت داشته است. فقط نمی­‌دانم چرا و به چه دلیل تلفن و آدرس این آقا را که بسیار هم خوب و دقیق می­‌خواند، نگرفتم و متأسفانه مدت‌هاست از ایشان بی­‌خبرم؛ هرچند چهره و به ویژه صدایش هنوز در ذهنم هست.

بعد چه شد؟

در این میان باز هم اتفاق‌های مشابهی افتاد. مثلاً یک روز داشتم از شمال شهر با قطار مترو به سمت محله­‌مان در شهرری می‌رفتم که پس از آن که شخصی به قصد تکدی‌گری چند بیت شعر مذهبی را با صدایی نصفه نیمه­ خواند، لابلای شلوغی قطار ناگهان پیرمردی با صدایی رسا و گرم با لحن تعزیه خوان‌ها و مشخصاً به شیوه استاد زنده‌یاد تاج اصفهانی شروع به خواندن کرد. بعد هم رو به آن مرد متکدی گفت این‌گونه می­‌خوانند!

خب این‌ها شما را به طراحی این برنامه‌های پژوهشی کشاند؟

چنین اتفاق‌هایی باعث شد تا فکر ایجاد سلسله نشست‌هایی که بتوان چنین خوانندگانی را دور هم جمع و به هنردوستان معرفی‌شان کرد به سرم زد. نخستین بار این فکر را با رضا مهدوی که مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری و سردبیر مجله «مقام موسیقایی» بود - من در این مجله گاه ‌و بیگاه مقاله می­‌نوشتم - در میان گذاشتم. او خیلی سرد برخورد و این کار را بی‌هدف ارزیابی کرد. زمان مدیریت دکتر پیروز ارجمند هم تا خواستم فکرم را با ایشان در میان بگذارم، به وزارت ارشاد منتقل شدند. تا آن که قرعه به نام حوزه هنری افتاد و برنامه «شب آواز ایرانی» شکل گرفت اما باز هم اختلاف نظرهایی که در نوع گرداندن برنامه بین من و یکی دو تن از دوستان وجود داشت، مانع شد دوام بیاورم و آنجا را ترک کردم.

بعدش هم یک بار در رسانه­‌ها خبر راه اندازی «جشنواره آواز ایرانی» را از قول شما دیدیم.

بله. آن فکر، خیلی بزرگ است و به بودجه، تیم و تجهیزات زیادی نیاز دارد. من هم وقتی دیدم همراهی مناسبی با این طرح صورت نمی­‌گیرد، مصمم شدم  «آیین آواز» را راه بیندازم و چشم به آینده بدوزم. همین جا هم باید از مسئولان و کارکنان خوب فرهنگسرای ارسباران تشکر کنم که وقت و امکانات این محیط خوب هنری و فرهنگی را در اختیار این برنامه قرار دادند.

چه شد که به «آیین آواز» رسیدید؟

دو اتفاق در تولد این برنامه ایفای نقش کرد. زمان حضورم در «شب آواز ایرانی»، خواننده خوب کشورمان حسام‌الدین سراج به من گفت بهتر است به جای روش فعلی، هر برنامه کلاً در اختیار یک استاد قرار گیرد تا ضمن ارائه بحث‌های فنی و تخصصی، هنرجویان برترش را هم به صحنه بیاورد تا آواز بخوانند. خود من هم چند سال قبل‌تر در کنسرت استادم رضا رضایی‌پایور در تالار حرکت دیده بودم که ایشان مهربانانه در بخشی از کنسرتی که به هزینه خودشان برگزار کردند، تعدادی از شاگردان برترشان را روی صحنه آوردند و به همراه ارکستر، با آن‌ها به آوازخوانی پرداختند. شیوه‌شان هم به این صورت بود که تقریباً به هر یک از آن شش هفت نفر یک بیت شعر داده بودند تا بخوانند و به خوبی دیده شوند. مجموعه این رخدادها باعث شد تا فکر آقای سراج و چیزهایی را که در سر خودم بود، در هم بیامیزم و شکل فعلی برنامه متولد شد.

که بخش اصلی­‌اش شامل حضور استاد مدعو و هنرجویان اوست و بخش جنبی هم با دعوت از دیگران رقم می‌خورد.

بله. خوشبختانه تا حالا هم بازتاب‌های خوبی را شاهد بوده­‌ایم.

فکر می­‌کنید این برنامه و نشست‌هایی مشابه آن چه تأثیری بر آواز و موسیقی ما که به شدت در رکود به سر می‌برند داشته باشد؟

خب، آدم وقتی استقبال و ذوق و شوق علاقه‌مندان و دوستانش را می­‌بیند از چنین برنامه­‌هایی به وجد می­‌آید. خود من در تمام این سال‌ها بارها پیش آمده که یک یا چند ماه تمرین آوازم را تعطیل کرده­‌ام و این خیلی بد است. حالا خوشبختانه می­‌بینم که خیلی‌ها تمرین‌شان را از سر گرفته­‌اند تا دست کم در برنامه ما و دیگر نشست‌های مشابهی که در حال شکل‌گیری و استخوان ترکاندن هستند، بخوانند.

اگر یادتان باشد خردادماه سال گذشته در افتتاحیه «شب آواز ایرانی» آرزو کردم و گفتم هدفم از ایجاد این برنامه آن است که به زودی در هر شهر و روستا و محله­‌ای هر تعداد آوازخوان یا علاقه‌مندی که آن جا به سر می­‌برند به راه‌اندازی چنین نشست‌هایی دست بزنند تا آواز دوباره به رونق گذشته‌­اش برگردد. تعارف که نداریم؛ آوازخوانی هنری است که فقط در اجرا و صدالبته تمرین مداوم به قوام نزدیک می­‌شود. حالا خوشبختانه می­‌بینم که در چند شهر و استان، برنامه­‌های مشابهی راه افتاده است و مطمئنم که این برنامه­‌ها با کسب تجربه و در طول مسیر، شکل اجرایی بهتر و پخته‌تری هم پیدا خواهند کرد.

به غیر از اجرای زنده، برای ضبط این برنامه‌ها هم فکری شده است؟

در این مورد، خبرهای خوبی در راه است، مثلا این که ناشری قول داده تا گلچینی از آوازهای خوانندگان جوان و میان‌سال «آیین آواز» را که ناشناخته­‌تر هستند در استودیو ضبط و طی چند آلبوم مختص همین آوازها منتشر کند. بالاخره برداشتن همین چند قدم هم در این شرایط، چیز کمی نیست و تازه این اول راه است. گفتم که حتماً دیگرانی با فکرهای بهتر و انگیزه­‌های بالاتر از راه خواهند رسید و این چراغ روز به‌روز  پرفروغتر خواهد شد.

به صحبت درباره کیفیت اجرا و نحوه چیدمان بخش‌های مختلف برنامه کنار هم برگردیم.  موضوع بحث‌های تخصصی و فنی هر جلسه و اساتید را چگونه انتخاب می­‌کنید؟

خب، طبیعی است به ضرورت سال‌ها نوشتن درباره موسیقی آوازی، درباره چنین موضوع‌هایی بارها مقاله­‌هایی نوشته و منتشر کرده­‌ام. ضمن این که این مسائل، دغدغه شخصی من به عنوان یک آوازخوان بوده و هست. بنابراین به محض آن‌که یک استاد مدعو به دعوت ما برای حضور در «آیین آواز» پاسخ مثبت می­‌دهد یا خودش موضوعی را پیشنهاد می­‌کند که ما استقبال می‌کنیم یا آن که با همفکری به موضوع مشترکی می­‌رسیم.

اساساً هر برنامه و پروژه­‌ای صرف نظر از اهداف کوتاه مدتی که مدیران آن برایش تعریف می­‌کنند، هدف یا هدف‌های عمقی و اساسی­‌تری را هم در خود نهفته دارد. هدف نهایی شما از راه‌اندازی این برنامه چیست؟

به غیر از تشویق و ترغیب هنرمندان و هنرجویان که می­‌توانند در چنین نشست‌هایی کنار هم باشند و هر بار به آواز یک هنرمند از میان خودشان گوش فرادهند که در جای خودش به قدر کافی انگیزه­‌ساز هست، ما بخش مباحث تئوریک را هم در «آیین آواز» گنجانده­‌ایم که ضمن اشاره به مطالب کمتر گفته شده در نهایت می­‌تواند به گفتمان سازی در آواز ایرانی بینجامد. البته نمی‌توان گفت که تا کنون گفتمان‌سازی در هنر آواز صورت نگرفته اما باید صادقانه بپذیریم که این گفتمان سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است. خوشبختانه با تبادل افکار در چنین نشست‌هایی که رسانه­‌ها هم به خوبی به آن پر و بال می‌دهند، می­‌توان به ارائه گفتمان‌های جدید آوازی و خروج از بن‌بست رکود امیدوار بود.

http://www.khabaronline.ir/detail/585867/culture/music

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰
به گزارش «صبا»، در این نشست، علی رستمیان و علی شیرازی؛ خواننده و آواز پژوه به بررسی اصول و پایه‌های «طراحی آواز در موسیقی ایرانی» می‌پردازند و به ضرورت برای روشن‌شدن نکته‌های بحث، قطعات کوتاه آوازی نیز با حضور رستمیان اجرا می‌شود.همچنین اجرای آواز امیر مداح؛ خواننده قدیمی رادیو و مدرس آواز، با شعری از سهیل محمودی در مایه آوازی دشتی به همراه تار رامتین راستی، بخش دیگر این برنامه است. 
  
مداح سال1341 در تهران متولد شد. اولین نغمه‌های زندگی را نزد پدرش حسین مداح -که تعزیه‌خوانی قدیمی است- آموخت و از 9سالگی در تعزیه‌ها با پدر همراه شد و نقش‌های موافق­خوان‌های جوان را بر عهده گرفت. مداح سال1358 به هنر تئاتر روی آورد. وی نزد رکن‌الدین خسروی به فراگیری هنر تئاتر پرداخت ولی به‌طور جدی به آموختن آواز پرداخت. وی از سال1361 در گروه معارف رادیو، خواندن اشعار مذهبی و عرفانی را زیر نظر زنده‌یاد حسین صبحدل در پیش گرفت که تا امروز و پس از کوچ همیشگی استادش نیز ادامه دارد. آثار فراوانی از امیر مداح ازجمله چند اثر ارکسترال به آهنگسازی هادی آرزم در آرشیو رادیو و تلویزیون موجود است که هنوز هم پخش می‌شود. مداح، عمده وقتش در سال‌های اخیر را به تربیت و آموزش هنرجویان آواز اختصاص داد. دارا بودن لحن و صدای شخصی و دقت در تلفیق شعر و موسیقی و ارایه جمله‌بندی‌های صحیح از مشخصه‌های آواز امیر مداح است. 
مداح سال1341 در تهران متولد شد. اولین نغمه‌های زندگی را نزد پدرش حسین مداح -که تعزیه‌خوانی قدیمی است- آموخت و از 9سالگی در تعزیه‌ها با پدر همراه شد و نقش‌های موافق­خوان‌های جوان را بر عهده گرفت. مداح سال1358 به هنر تئاتر روی آورد. وی نزد رکن‌الدین خسروی به فراگیری هنر تئاتر پرداخت ولی به‌طور جدی به آموختن آواز پرداخت. وی از سال1361 در گروه معارف رادیو، خواندن اشعار مذهبی و عرفانی را زیر نظر زنده‌یاد حسین صبحدل در پیش گرفت که تا امروز و پس از کوچ همیشگی استادش نیز ادامه دارد. آثار فراوانی از امیر مداح ازجمله چند اثر ارکسترال به آهنگسازی هادی آرزم در آرشیو رادیو و تلویزیون موجود است که هنوز هم پخش می‌شود. مداح، عمده وقتش در سال‌های اخیر را به تربیت و آموزش هنرجویان آواز اختصاص داد. دارا بودن لحن و صدای شخصی و دقت در تلفیق شعر و موسیقی و ارایه جمله‌بندی‌های صحیح از مشخصه‌های آواز امیر مداح است.

 http://www.rooznamehsaba.ir/fa/news/24962/%D8%B3%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

  • علی شیرازی
  • ۰
  • ۰

به قلم علی شیرازی (خواننده و آوازپژوه) 

علی شیرازی

 

روزگاری که هنوز چندان نه دنیای دیجیتال اینچنین همه گیر شده بود و نه آدمی اینقدر اسیر فناوری شده بود که دیگر وقت سر خاراندن نداشته باشد (و شب و روزش به پرسه زدن در دنیای مجازی بگذرد) زندگی سرشار از عادتهای دلپسند همه روزه بود.

نشانه رسیدن دو نفر به همدیگر سلامی بود که به قول سهراب کوچه­ای را فتح می­کرد و هم کلامی با چشم توی چشم شدن آمیخته بود. در آن روزگار که هنوز نه فست فود غذای اصلی جوانها و نوجوانان شده بود و نه این آهنگهای قمر در عقرب موسیقی شنیداری شان را تشکیل می­داد صداهای صددرصد انسانی «آواز» همیشه دل از شنوندگان می­برد. سهل است حتی کوچه یا معبری نبود که از آن عبور کنی و صدای آواز دل انگیزی را نشنوی. بنا، دوره گرد، باغبان... و چوپانی که یک دم نایش از وجود او جدا نمی­شد همه میخواندند و در نای خوش صدای عاشقی برمی­دمیدند...

حالا انگار همه اینها به قصه که نه... بلکه به «افسانه» بدل شده و کمتر نوجوان یا جوانی است که این چیزها را واقعی بپندارد، سهل است حتی تا آخر این قصه را تاب بیاورد. زندگی (یا هرآنچه که هنوز نامش زندگی است و فرسنگها با طینت واقعی زندگانی – آنچنان که بود – فاصله دارد) با شتابی چندان که خودش را هم در حال جا گذاشتن است در گذار است  و آدمهایی که تا گذشته­ای نه چندان دور دوست داشتنهایشان را با آواز به هم می­رساندند امروز با فشردن تکمه­ای سرد و بی روح دو کلمه را برای هم «سند» می­کنند و زندگی چقدر خالی از معنا و نگاه و لبخند و آیینه شده است...

«آیین آواز» به قصد یادآوری دلپسندهای فراموش شده و یادگارهای دلپذیر که با تکرار در هنر و فرهنگ این ملک ریشه دوانده بودند راه اندازی شده است. در این نشست تخصصی آموزشی ماهانه، هر ماه استادی که میهمان اصلی برنامه است مبحثی را در کنار کارشناس مجری برنامه در پیش می­گیرند و به سامان می­رسانند. در ادامه، استاد و شاگردان برترش یک به یک بر صحنه حاضر می­شوند و آواز می­خوانند... که آواز خواندن نیازمند تمرینهای مستمر هر روزه است و این انگیزه بدین ترتیب در بسیاری که عادت آوازخوانی را به دلمشغولی دست چندمشان بدل کرده­اند دوباره جان می­گیرد.... که آواز عادتی دلپذیر است که با تکرار دلپذیر سرپا خواهد ماند.

در بخش جنبی هر نشست نیز خوبانی از قوم آواز معرفی می­شوند و آنها نیز به نوبه خود می­خوانند. چرا که قدیمیهایی هستند که صداشان به پستو رانده شده و باید دوباره دیده شوند و بر صحنه سلام کنند. آن وقت «فتح یک صحنه به دست دو سلام» رخ خواهد داد و این صحنه و آن صدا، دلهایی را شاد و امیدوار خواهند ساخت. اینگونه قطار آواز این ملک دوباره به راه خواهد افتادر اگر به تدریج «آیین آواز» در هر کوی و برزن و شهر و روستای این دیار پاسبانی و برپا داشته شود: «پاسبان حرم دلشده ام شب همه شب»...

فرهنگسرای ارسباران میزبان شیفتگان آواز است و این ماه (ششم مهر) که نشست آیین آواز از ساعت 17 آغاز می­شود علی رستمیان و علی شیرازی به موضوع طراحی آواز در موسیقی آوازی می­پردازند. عاشقان دیگری نیز در جایگاه آوازخوان به میهمانان سلام خواهند گفت. ورود همه شیفتگان هنر در این ملک به برنامه آزاد است.

منتشرشده در روزنامه فرهیختگان (امروز)

  • علی شیرازی