یک کتاب «سینماموسیقایی»
علی شیرازی آواز میخواند، نقد فیلم و موسیقی فیلم مینویسد و پژوهشگر موسیقی و نویسنده است. به تازگی نیز «سکانس آخر» از او به بازار کتاب آمده است. او در تازه ترین اثر مطبوعش که در بیست و نهمین نمایشگاه کتاب رونمایی شد، به مرور زندگی و فعالیتهای تعدادی از هنرمندان درگذشته این سالها که عمدتاً اهل سینما بودند می پردازد. «سکانس آخر» همچنان که عنوان فرعی «سوگنوشت هنرمندان خاموش» را بر خود دارد، به آخرین روزها و ماههای زندگی این هنرمندان پرداخته و سپس از همین طریق، بیوگرافی آنها را از نظر گذرانده است. نویسنده درپاسخ به این پرسش که آیا خودتان سکانس آخر را کتابی موسیقایی میدانید یا سینمایی و اصلاً ترکیبی از این دو یعنی سینماموسیقایی، چنین میگوید: «زنده یادان محمدرضا لطفی، سیمین بهبهانی (ترانه سرا و شاعر)، غلامعلی پورعطایی و عطاءالله خرم جزو آن دسته از هنرمندان موسیقی بودند که گه گاهی به عرصه هنر هفتم نیز سرک کشیدند. حالا بگذریم که مرتضیاحمدی (خواننده و بازیگر)، بابک بیات (سازنده موسیقی متن فیلمها) و محرم بسیم (نوازنده تار آذربایجانی و بازیگر) هم در هر دو عرصه دستانی گشاده داشتند و هنرنمایی می کردند. این هنرمندان به همراه کسانی چون عسل بدیعی، حسن رضیانی، مازیار پرتو، ژیلا مهرجویی، صابر رهبر، ناصر گیتی جاه، محمود جوهری، محمود استادمحمد و تعدادی دیگر، از جمله کسانی هستند که بیوگرافی آنها در کتاب آمده است. بنابراین کتاب را میتوان «سینماموسیقایی» نامید یعنی هم موسیقایی و هم سینمایی...»
علی شیرازی نویسنده، روزنامهنگار، منتقد سینما، منتقد موسیقی فیلم، آوازخوان و پژوهشگر موسیقی ملی به فراخور هر یک از عرصه های مذکور کاری اش و تجربیاتی که در هر یک از این عرصه ها کسب کرده، با زندگی این هنرمندان درگذشته مواجه شده و از تمام دانش و پیشینه و حتی خاطرات شخصی اش در روایت زندگی و هنر این عزیزان بهره برده است. مثلاً خاطرات شخصی نویسنده از زنده یاد مرتضی احمدی که در بیوگرافی این هنرمند آمده به خوبی گواه این مدعاست. البته قلم شیرین نویسنده که با نگاهی همدلانه زندگی چنین هنرمندانی را به نثر درآورده از کتاب مجموعه ای خواندنی خلق کرده است: «از همان ابتدای نوجوانی که به سینما و موسیقی علاقه مند شدم سرگذشت هنرمندان برایم جذاب مینمود. به این ترتیب به تهیه زندگینامه ها و کتابهای خاطرات آنها که آن زمان کمتر منتشر میشد و حالا خوشبختانه رونق بیشتری یافته است پرداختم. وقتی هم به روزنامه نگاری و عرصه پژوشه موسیقی و سینمایی نویسی روی آوردم دیدم که خودم یک شرح حال نویس شدهام!»
اما ماجرای زندگی حرفهای خود نویسنده از این قرار است که او از ابتدای نوجوانی و همزمان با تحصیل در مدرسه به فراگیری مبانی سینما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی آورد. او همچنین از ابتدای دهه هفتاد خورشیدی به آموختن ردیف آوازی ایران به ترتیب نزد شاپور رحیمی، رضا رضایی پایور و بیش از همه محسن کرامتی مشغول شد. شیرازی در همین دهه به پیشه روزنامهنگاری روی آورد که در زمانی حدود بیست سال، نقدها و مصاحبههای بسیاری بر فیلمها و آلبومهای موسیقی از او منتشر شده است. شیرازی بخصوص در زمینه موسیقی جزو نویسندگان تأثیرگذار بوده است، چرا که ضمن برانگیختن تأیید قدیمیهای این رشته همچون تورج زاهدی تا کنون ضمن نقد دامنه دار و پیوسته تقلید در آواز ایرانی سالهای بعد از انقلاب، اصطلاحاتی همچون صاحب صدای معیار را نیز در باره خوانندهای مثل ایرج بر سر زبانها انداخته است. تعبیری که مدتی بعد، از جمله توسط شجریان درباره ایرج به کار رفته است و خود شیرازی نیز حالا مشغول نگارش کتابی به نام «صدای معیار» درباره ایرج خواجه امیری است. در فضای رسانه ای نیز شیرازی ضمن انتقاد از اوضاع نابسامان هنر آواز حتی به وضعیت هوا و آلودگی و تأثیرات مخرب آن بر صداهای خوانندگان امروز نیز پرداخته است. او درباره کتاب صدای معیار میگوید: «این کتاب خیلی کند پیش میرود. ایرج متأسفانه مدتی است که بیمار است و هرچند اخبار امیدوارکنندهای از وضعیت سلامتی او به گوش میرسد ولی بهتر است کمتر مزاحمش شویم تا دوران نقاهت را به خوبی به پایان برساند. اما به هر روی این کتاب از سوی من یک نوع ادای دین به استاد غیرمستقیمم در هنر آواز است که حتماً آن را به سرانجام خواهم رساند. قول هم میدهم در کیفیت اثر ذرهای کوتاه نیایم و در حد وسع و بضاعتم کتابی درخور نام بزرگ ایرج که صدایش صدای معیار نام گرفته عرضه کنم.»
شیرازی این سالها در رشته موسیقی و آواز نیز فعال است و آثاری که تا کنون در اجرای آنها شرکت داشته عبارتاند از: آلبوم از اعصار شامل موسیقی فیلم مستند میراث کهن (همخوان به اتفاق محسن کرامتی و به آهنگسازی حسین علیزاده)، فیلم مستند نغمهسرای کودکان (خواننده و بازیگر) و همچنین فیلم مستند فرخی یزدی (خواننده). همچنین برخی اجراهای آوازی او از طریق فضای مجازی نیز در دسترس است. او درباره حضور اخیرش در استودیو برای خواندن آوازهای مستند فرخی یزدی میگوید: «دوستم هومن ظریف هشت سروده از این شاعر را ارائه کرد و من در سرعت کوتاهی آنها را به آواز و یکی دوتایشان را هم به ضربی تبدیل کردم که با رضایت کارگردان، به مرحله ضبط رسید. البته ایشان برای ضبط این هشت قطعه ضربی و آوازی که بدون ساز اجرا شدهاند دو ساعت استودیوی ضبط موسیقی اجاره کرد که خوشبختانه من کل کار را در حدود پنجاه دقیقه به پایان رساندم و باقی وقت اضافه آمد!»
از شیرازی تا امروز کتاب دههشصتیها با عنوان فرعی «نوستالژی دهه ۶۰ در تلویزیون» منتشر شده است. کتابهای خسرو خوبان (دربارهٔ محمدرضا شجریان) و سکوت گویا (دربارهٔ ایرج بسطامی) نیز که پیشتر به بازار نشر آمده نیز حاوی مقالاتی از اوست. او همچنین بنیانگذار و مبدع و طراح اولیه برنامه شب آواز ایرانی است. برنامهای که شیرازی پس از راهاندازی و اجرای پنج جلسه از آن و رونق نسبیای که پیدا کرد ناخواسته از آن جداشد. او هنوز هم حاضر نیست درباره علت یا علل جداییاش از شب آواز سخن بگوید: «همین مانده که هر یک از ما اهالی موسیقی با حاشیه پردازیهای خودمان به بحرانهای فراوان این هنر در این سالها بیشتر دامن بزنیم و آن را بحران زده تر کنیم! به هر حال آنها با ما نساختند یا ما از مواضع خودمان کوتاه نیامدیم و برنامه نشد آنچه بنیانگذارش میخواست و در سر داشت اما خوشبختانه و به هر شکلی این مسیر هنوز ادامه دارد و برنامه به هر کیفیتی برگزار میشود که باز هم جای امیدواری است.»
«سکانس آخر» را انتشارات ادریس در ۱۷۲ صفحه با جلد شومیز و در دو قطع مجزای وزیری و رقعی با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه با بهای ۹۰۰۰ تومان به بازار فرستاده و از طریق دفتر این انتشارات نیز قابل خرید است.
http://www.rooznamehsaba.ir/files/fa/publication/pages/1395/3/5/665_2973.pdf
- ۹۵/۰۳/۲۰